آوای خزر - یادداشت روز/ صبح امروز سهشنبه که روز ملاقات عمومی است، سری به استانداری مازندران زدم تا از نزدیک رسیدگی به مشکلات شهروندان مازندران را ببینم.
باتوجه به اینکه
همیشه ارتباط نگهبانی با خبرنگاران بسیار خوب است از گیت ورودی گذشتم و وارد محوطه
شدم، در طبقه همکف آقای عباس مهدوی که هم اکنون مدیر روابط عمومی و امور بینالملل
استانداری مازندران است در حال رفتن به سالن جلسات بود، همراه ایشان وارد اتاق شدم،
سالن مملو از جمعیت بود.
با چند نفر از مراجعهکنندگان
صحبت کردم، یکی از آنها در حال نوشتن درخواست اشتغال بود، کارشناس ارشد زیستشناسی
است، آنسوتر مرد سالمندی نیز برای رفع مشکلاتی که در روند ساخت خانه برایش پیش
آمده بود و تاکنون نتوانست با مراجعه به ادارات مربوط کاری از پیش ببرد؛ میخواست
با استاندار صحبت کند.
تعدادی نیز در بخش
اجتماعی درخواستهایی داشتند که به آقای عیسی قاسمیطوسی مراجعه کردند، برخی از مدیران
ستادی استاندار مازندران در سالن حضور داشتند و مدیران غایب نیز به شهرستانها اعزام شده بودند.
اقشار مختلفی را در
این دیدار دیدم از هنرمند و معلول و بازاری تا سرمایهگذار و کارآفرین و کارمند
دولت، استاندار مازندران پای صحبتهای مردم نشست. در بین صحبتها شماره برخی مدیران
کل را میگرفت و با آنها نیز مشورت و هماهنگی میکرد.
امیدواریم دستوراتی
که پای برگههای مراجعهکنندگان برای اقدامات لازم نوشته میشود به نتیجه برسد،
البته 80 درصد مراجعات برای درخواست اشتغال است و اکنون نیز در کشور با محدودیت
شغلی مواجهایم، دولت جایی برای استخدامهای جدید ندارد، حتی بخش مهمی از بازنشستگان
همچنان سر کارند! فقط میماند بخش خصوصی که اگر دولت بتواند سنگهای جلوی پای
سرمایهگذاران و کارآفرینان را بردارد و آنها را حمایت کند، میتوانیم شاهد
استخدام جوانان در واحدهای صنعتی و تولیدی باشیم.
... از سالن جلسات که
خارج میشدم دو جوان معلول را روی ویلچر دیدم، یکی از آنها پای ثابت روزهای ملاقات
در استانداری بود، او برایم از دوستش گفت که از بابل آمده، مشکل شنوایی و تکلم
دارد و با همسرش برای ملاقات با استاندار آمدند، 20 سال است که روی یک ویلچر نشسته
و اکنون نیاز به ویلچر برقی دارد.
به او گفتم: با
مدیرکل بهزیستی صحبت کردید؟ گفت: تاحدودی، ولی الان آمدیم که استاندار را هم
ببینیم تا زودتر به نتیجه برسیم.( از رنگ و روی ویلچر معلوم بود که عمر زیادی دارد
و قسمت پدال آن نیز با طناب رنگی بسته شده بود).
این جوان معلول از
اوضاع معابر شهری نیز ناراضی بود، از عدم درک جامعه نسبت به توانمندیهای معلولان
گلایه داشت و اینکه با تمام وجود میگفت: ترحم نمیخواهیم، فقط حقوق جامعه معلولان
و سهم آنها از امکانات شهری و رفاهی و اشتغال رعایت شود.
... برنامه ملاقات
عمومی با استاندار همچنان ادامه داشت، نمیدانم چند درصد از مردمی که به ملاقات
شخص نخست استان میآیند تا از مشکلات آنها گرهگشایی شود؛ به نتیجه میرسند اما ای
کاش در ادارات شهرستانی و استانی به مشکلات رسیدگی میشد و افراد از شهرهای مختلف
برای دیدن استاندار نمیآمدند تا بگویند مدتهاست که کارشان در فلان اداره متوقف
شده و آنها سرگردانند.
تصاویر جلسه:
انتهای پیام/ 1354