17 مرداد روز خبرنگار است. روز آنهایی که میکوشند تا به مدد قلم قدمی بردارند به سوی بیان واقعیتهایی که رنگ حقیقت دارند.
خبرنگاری شغل نیست؛ رسالتی است همراه با عشق و هنر و اگر غیر از این باشد ارزشی نخواهد داشت. عشق، آدمی را به کمال میرساند و کمال جز در یافتن حقیقتها نیست. و حقیقتجویی گرایش به کشف واقعیتها است آنچنان که هستند نه آنچنان که ما میخواهیم.
یکی از ویژگیهای اولیه خبرنگار ذوق و استعداد است و همین عامل او را به سمت این حرفه پر مشغله و پر خطر سوق میدهد، سرعت و دقت همراه با صحت و درستی خبر، با مردم و حکومت بودن، داشتن مهارتهای ارتباطی، نگارش و فن بیان مناسب، شناخت رسانههای مختلف جهان با اولویت رسانههای متنوع داخلی، داشتن اطلاعات کافی در زمینه کاری، نداشتن حبّ و بغض شخصی و کنار گذاشتن کامل احساسات فردی، وابسته نبودن به گروهی خاص، داشتن وجدان کاری و آسودگی خاطر از جمله ویژگی های یک خبرنگار است.
اگر خبرنگار عاشق حرفهاش باشد، تن به فریب نخواهد داد و اگر غیر از این باشد بهتر است از راهی که آمده بازگردد؛ زیرا خبرنگاری عرصه یکهتازی و فریبایی نیست و آنها که هنوز با خود و وجدان خود کنار نیامدند هیچگاه نمیتوانند حرمت قلم را نگه دارند.
...آنگاه که صفحه سفید کاغذ یا فضای مجازی جولانگاه بیحرمتان شود، انسانیت ارزش خود را به واژهها میفروشد و چه پست خواهد بود آدمی، وقتی حرمت نگه ندارد.
رسالت خبرنگار در به دوش کشیدن دوربین و سهپایه، دفترچه، کیف و یا نوشتن و گفتن جملات زیبا در قالب خبر و اطلاعات نیست؛ وقتی امید، عشق، محبت و حقیقت با هم ترکیب شوند معجونی از آگاهی به خورد جامعه داده خواهد شد با این توضیح که گاه برخی حقیقتها را باید در پرده گفت و مصالح را در نظر گرفت تا ماه در زمان خود از پشت ابرها بیرون آید.
خبرنگار باید رسالت یا وظیفه سنگین اطلاعرسانی را با تمام وجود درک کرده باشد، بطوریکه بتواند در زمان تصمیمگیری بین مادیات و حقایق، حقایق را انتخاب کند که حتماً تجارتی پر سود برای او خواهد بود.
در عصری که ما بهسر میبریم، اخبار و اطلاعات به یک چشم بر هم زدنی مبادله و منتشر میشوند، دنیای پر هیاهوی اطلاعات با غولهای خبری بزرگ و کوچک مرز نمیشناسد، جهان امروز با وجود این همه وسایل ارتباط جمعی به دهکدهای کوچک تبدیل شده که همه از حال هم باخبرند، جنگ رسانهها جنگی تمامعیار و مدرن است و فقط نیاز به اندکی بصیرت و شعور دارد تا پیروزی حقیقی بهدست آید.
امروزه در بیشتر وقتها، قلمها ابزار جنگ و اسباب ناراحتی، نفرت، تخریب، اوهام و تبلیغات نادرست را فراهم میکنند که شایسته قلم نیست، بهتر است خبرنگار همواره خود را جای فردی بگذارد که خبری را میخواند و یا از او خبری نوشته میشود.
آنکه میخواند باید بداند که در جامعه او یا جوامع دیگر چه میگذرد و آنکه از او خبری را نوشتهایم به ضعف یا قوت کار خود پی ببرد و حتی اگر از او انتقاد هم شود محترمانه باشد،بطوریکه او را به فکر فرو ببرد و به اصلاح بپردازد.
اگر میبینیم برخی رسانهها از خط قرمزها عبور میکنند، در واقع از انسانیت عبور کردهاند، لزومی ندراد که یک کار زشت آنقدر بزرگنمایی شود که به اشاعه فرهنگی نامناسب تبدیل شود، اگر قصد رسانهها اصلاح است باید با لحن انتقاد همراه با راهکار بیان شود و نه با تمسخر و تخریب.
از طرفی این را هم بگویم که گاهی برخی مدیران آنقدر در لاک مسائل روزمره فرو رفتهاند و در جزیره اندیشههای خود ماندهاند که فکر میکنند کار آنها بسیار درست است و کسی نمیتواند از آنها ایرادی بگیرد، اما وقتی یک خبرنگار با نوشتن یک مطلب آنها را به حرکت واداشت، آنوقت به خود تکانی میدهند، این نوع خبرها خوب هستند اما باید با رعایت اخلاقیات باشند.
خبرنگاران باید به این امر واقف باشند که آنها رسولان آگاهیبخش به جامعه هستند و باید در این صحنه بگونهای رفتار کنند که ماجرا به جاهای خوب ختم شده و گِرهی از کار جامعه باز شود هر چند آن گره، گشودن مشکلات یک نفر باشد.
خبرنگاری یکی از 10 شغل سخت و طاقتفرسای جهان است و برخیها نیز آن را پس از کار در معدن و بازیگری به عنوان سومین شغل سخت مطرح کردند.
... خلاصه آنکه ما اصحاب رسانه بکوشیم تا از فرصتی که در اختیار ما قرار دادهاند، برای اعتلای جامعه خود استفاده کنیم، بکوشیم تا حقایق را ببینیم و نسبت به مسائل جامعه خود و جوامع همسو بویژه ملتهای مسلمان اطلاعات و آگاهی داشته باشیم.
بکوشیم تا در کنار بیان مشکلات و ضعفها، زیبائیها را هم ببینیم. بکوشیم تا نسبت به وقایعی که جهان اسلام با آن مواجه است اطلاعات بیشتری بهدست آوریم، بکوشیم تا از امنیتی که در کشور جمهوری اسلامی ایران داریم خدا را شکر کنیم و به یاد مردمانی باشیم که آنسوتر زیر رگبار و خشم دشمنان اسیر شدهاند و فریادرسی جز خدا ندارند.
بکوشیم نگاههای خود را متوجه انسانهایی کنیم که در گوشه و کنار شهرمان حتی بدون نان سر میکنند و آه از نهادشان بر نمیآید، بکوشیم امید و عشق را ترویج کنیم و سفیران نور و هدایت باشیم.
بکوشیم تا بیاموزیم آنچه را که باید بدانیم و مصالح نظام را در نظر بگیریم، بکوشیم تا قوتها را خوب جلوه دهیم و برای ضعفها راه حلی منطقی بیابیم تا کمک کار مدیران باشد.
بکوشیم تا راهی را که شهدا با خون خود به بشریت هدیه دادهاند ما با قلمهای خود هدیه دهیم، بکوشیم تا بواسطه قلمها و اندیشهها، نفسهای ظلم را به شماره بیندازیم، بدانیم که رسانهها یک قدرتاند و خبرنگاران در خط مقدم قدرت قرار دارند.
گرامی میداریم یاد شهیدان رسانه بویژه شهید محمود صارمی را.
انتهای پیام/
آزاده بابانژاد