اختصاصی/ مسئول کمیته انتخابات شورای اصلاح‌طلبان مازندران:
مسئول کمیته انتخابات شورای اصلاح‌طلبان مازندران با بیان اینکه در فرصت باقی‌مانده باید همه نیروهای وفادار به دولت از استاندار حمایت کنند، گفت: البته انتظار داریم در کمتراز یکسال مانده به عمر دولت یازدهم، استانداری و مدیران کل تغییرات لازم را در سطح زیرمجموعههای خود اعمال کنند؛ یعنی از این به بعد بهانه‌ای برای عدم تغییر مدیران دولت سابق که هنوز بر سر کار هستند، وجود ندارد.
به گزارش آوای خزر از شهرستان ساری، به بهانه هفته دولت به سراغ مهدی احمدی فولادی مسئول کمیته انتخابات شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مازندران رفتیم و از ایشان درباره چگونگی تشکیل، اهداف و عملکرد این شورا همچنین نظرات اعضای آن درباره عملکرد نماینده عالی دولت در مازندران و انتخابات آینده پرسیدیم که در ادامه می‌خوانید:
آوای خزر: ابتدا از نقش مازندران در پیروزی آقای روحانی در انتخابات 92 بگویید.
در طول هشت سال دولت سابق، جو نامطلوبی بر اصلاح‌طلبان حاکم بود، با حضور روحانی و حمایت قاطع اصلاح‌طلبان بویژه عارف و کنار رفتن او به نفع روحانی که توانست یک وفاق و همدلی بین نیروهای کشور ایجاد کند؛ موجب شد که روحانی پیروز انتخابات شود و البته در این موفقیت، نقش اصلی را اصلاح‌طلبان داشتند.
آقای روحانی در برنامه‌ها و جاهای مختلف وقتی از انتخابات سال 92 صحبت میکند، نقطه عطف پیروزی خود را تجمع مردم اصلاحطلب ساری در مسجد جامع می‌داند، من به شخصه معتقدم که در کشور دو گروه وجود دارد؛ اصلاحطلب و اصولگرا و زیاد معتقد به گروه اعتدال نیستم و این گروه را نمیشناسم، زیرا آنها نیز تمایل به اصلاحطلبی دارند، البته تعدادی از اصولگرایان مازندران که از خلافکاریهای دولت قبل به تنگ آمده بودند نیز از روحانی حمایت کردند.
آوای خزر: آیا برای انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری نیز اصلاح‌طلبان همانند دوره یازدهم متفق‌القول به انتخاب روحانی به‌عنوان رئیس جمهور جدید می‌رسند؟ پیشبینی شما برای نتیجه این انتخابات چیست؟
برای انتخابات آینده نیز اصلاح‌طلبان گزینهای جز روحانی ندارند و قرار است همه آنها به تبعیت از بزرگ اصلاح‌طلبان کشور و بزرگانی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ، قاطعانه از کاندیداتوری روحانی حمایت کنیم.
انتخابات مرحله دوم روحانی شبیه انتخابات سال 80 بود یعنی رأی بالاتری از مرحله اول کسب میکند.
آوای خزر: عملکرد دولت روحانی را در سه سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت یازدهم زمانی که روی کار آمد وارث کشوری شد که نتنها خزانه آن خالی بود بلکه 380 هزار میلیارد تومان فقط به بانکها بدهکار بود، این در حالی است که دولتها اجازه ندارند از بانک قرض بگیرند ولی دولت سابق، یک میان‌بُر زد و کار خلاف قانون انجام داد؛ اوراق قرضه بدون پشتوانه به بانک فروخت، دولت را بدهکار کرد و مبالغ را اختلاسگران چپاول کردند و به قول یکی از اعضای شورای عالی فرهنگی "این تبهکاران مملکت را یک قرن عقب انداختند".
با آن قطعنامه‌های شدیدی که دنیا علیه ایران به اجرا درآورد و کشور را در آستانه جنگ قرار داد و در حالی که فروش نفت و قیمت آن به حداقل رسید و سرمایه‌گذاریها و اشتغال در کشور صفر شد؛ دولت روحانی روی کار آمد،البته درست است که در دولت سابق تعداد نیروهای غیرمرتبط بصورت پارتیبازی در ادارات مختلف بکار گرفته شدند اما تعداد زیادی از کارگران بیکار و کارخانجات زیادی به تعطیلی کشانده شدند و تورم به 40 درصد رسیده بود.
دولت روحانی اگر هیچ کاری هم نکرده باشد؛ همینکه توانست مملکت را با اینهمه قرض دولت قبلی به پیش ببرد و سایه جنگ را از کشور دور کند، در شرایط تحریم 1.5 بشکه نفت را به 2.5 بشکه رساند، تورم را مهار و در حد توان اشتغال ایجاد کرد و رابطه با دیگر کشورها به نقاط خوبی رسیده و آنها برای سرمایهگذاری در ایران نوبت میگیرند؛ این کارها شبیه معجزه است.
آوای خزر: آیا قبول دارید که این دولت نیز مانند دولت قبل در فقر رسانهای به سر می‌برد؟
کاملا موافقم، نگران این هستم که اطلاع‌رسانی دولت روحانی بسیارضعیف است و به قول یکی از روزنامهها "روحانی تنهاست"، بدنه اطلاع رسانی یعنی تریبونها و شبکه اطلاع‌رسانی بیشتر در اختیار جناح مقابل است و اگر فضای مجازی و سایتها نبود شاید اتفاقات دیگری رقم میخورد، لذا این فضای مجازی توانست بسیار کمک کند.
آوای خزر: نظر شما درباره انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و رد صلاحیت‌ها چیست و آیا قبول دارید که آقای روحانی برای انتخاب کابینه خود به سختی از سد بزرگ مجلس قبلی عبور کرده است؟
اعتقاد من این است که هر جا آگاهی و سطح سواد مردم بالاتر باشد، اقبال مردم به سمت اصلاحطلبی بیشتر است که نمونهاش را تهران دیدم؛ مجموع رأی دهنده‌های تهران همیشه 20 درصد به اصولگرا رأی می‌دهند و از آنجا که 50 درصد در انتخابات شرکت کردند، اصولگرایان 20 درصد خود را گرفتند و 30 درصد دیگر نیز به کاندیداهای اصلاح‌طلبان رأی دادند.
البته حضور خاتمی و صحبت دو دقیقهای او توانست انقلابی در انتخابات ایجاد کند، مردم به صرف اعتماد به اصلاح‌طلبان که خاطره بسیار مثبتی از آنها داشتند و حمایت خاتمی را از لیست امید دیدند، به این لیست رأی دادند، شاید 95 درصد مردم شناختی به افراد کاندیدای مجلس نداشتند اما به اعتمادی که به اصلاح‌طلبان داشتند به لیست رأی دادند و انتخابات مجلس خبرگان نیز به همین شکل بوده است.
وقتی درباره یک دستگاه و نهادی صحبت می‌کنیم باید همه جوانب را در نظر بگیریم،آقای روحانی وقتی که برای وزارت علوم ناچار میشود سرپرست انتخاب کند یا برای سایر وزارتخانهها، میبینیم که اصلاحطلبترین نیروها را معرفی میکند و این نشاندهنده تفکر اصلاحطلبی اوست اما مجلس شورای اسلامی گذشته، با تمام قدرت سد بزرگی در مقابل آقای روحانی ایجاد کرد بطوری که روحانی مجبور میشد تا 5 وزیر را برای یک وزارتخانه معرفی کند.
وزارت کشور نیز که مهمترین وزارتخانه است، اگر مجلس گذشته اجازه میداد و دست آقای روحانی باز بود، مسلماً وزیر اصلاحطلبتری انتخاب میکرد اما مجلس قانع نشد.
آوای خزر: از تهران به مازندران میآییم، در این استان وضعیت را در دوران انتخابات مجلس شورای اسلامی و مسائل مربوط به آن چگونه ارزیابی میکنید.
در مازندران مانند میانگین کشور، کاندیداهای اصلاحطلب موفقیت خوبی در کشور داشته‌اند و معتقدم که اگر اصلاح‌طلبان رد صلاحیت نمیشدند، 95 درصد منتخبان مجلس را به خود اختصاص می‌دادند اما اذعان داریم که رد صلاحیتهای بسیار بالایی که نصف اصلاح‌طلبان را شامل میشد، اما با همان نیروهای باقی‌مانده که بعضاً دسته سوم و چهارم بودند، توانستیم پیروز شویم.
در مازندران توانستیم به جای 3 یا 4 نفر از نمایندگانی که به شدت با دولت مخالف و از اصولگرایان افراطی بودند، نیروهای معتدل را در مرحله نهایی ببینیم و با تعدادی از نیروهای اصیل اطلاحطلب وارد مجلس شدند.
در مجموع، انتخابات مجلس شورای اسلامی را در مازندران بسیار موفق می‌دانم.
آوای خزر: یکی از مواردی که کار نمایندگان را زیر سؤال می‌برد، دخالت آنها در عزل و نصب ها به جای نظارت و قانونگذاری است که مازندران بعضاً از این جهت شاهد حضور نمایندگانی بود که در کارنامه آنها باید بیشترین عملکرد را بجای کار تأثیرگذار برای مردم، در عزل و نصبها ببینیم، نظر شما در این زمینه چیست؟
نمایندگان فهمیده و با درک بالا معتقدند که نماینده نباید در عزل و نصب دخالت کند زیراکار او قانونگذاری و نظارت است نه دخالت و اگر وظیفه اصلی خود را انجام دهند، دولت در عزل و نصبها با مشکل کمتری مواجه است.
طبق آیات قرآنی که در سوره قیامت آیه 5 داریم خداوند میفرماید: «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ» یعنی"انسان شك در معاد ندارد بلكه او مى خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت در تمام عمر گناه كند"، خصوصیت انسان بطوری است که دوست دارد هر کاری دلش میخواهد را انجام دهد و سیریناپذیر است، فقط نظارت میتواند این سیریناپذیری را متوقف کند، چیزی که در دولت قبل وجود نداشت، نظارت بود، مجلس قبل به جای نظارت، خودش شریک قافله بود و حتی در اختلاسها همکاری میکرد.
منحل کردن سازمان برنامه و بودجه پس از 62 سال که به عنوان یک دستگاه نظارتی باید ببیند درآمد مملکت از کجا بهدست میآید، کجا جمع میشود و کجا خرج میشود؛ به این معنا بود که مسیر برای هر کاری در دولت قبلی باز باشد، بنابراین عدم نظارت جمعی و عدم سازمان برنامه و بودجه دست دولت قبل را باز گذاشت که سرمایه کشور را به تاراج ببرد و به همین علت، بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی که معلوم نشد چگونه بکار گرفته شد، بیش از 60 تا 70 مدیر درجه بالا در آن دولت محاکمه و زندانیاند که یک فاجعه است.
آوای خزر: مهمترین تبعات فاجعه اختلاس در دولت قبلی را در چه می‌دانید؟
اقتصاد به مثابه 5 لیتر خون در بدن انسان است، زمانی که به نسبت نیاز بدن خون در بدن تقسیم و غذاسازی شود، انسان میتواند سالم و درست زندگی کند، اما وقتی در یک جا مثلاً در دستها تجمع پیدا کنند، پاها از بی‌غذایی فلج میشوند، بنابراین زمانی که اقتصاد نیز در یک جا جمع شود، دزدی به وجود میآید، قشر زیادی از مردم از اقتصاد محروم میشوند، فقر، فحشاء، بیماری، بیکاری، اعتیاد، طلاق و سایر معضلات اجتماعی بیشتر میشود.
آنچه که اختلاسگران در دولت گذشته ایجاد کردند، بیش از آن، فاجعه اخلاقی بود، وقتی نسل جوان میبیند که افرادی مثلاً در جایگاه معاون اول رئیس جمهور یا وزیر یا نماینده مجلس در حالیکه خود را مظهر اسلام می‌داند اختلاس کرده و در زندان به سر میبرند؛ به مسؤلان نظام و به اسلام بیاعتماد میشوند.
آوای خزر: با توجه به اینکه استاندار مازندران رئیس ستاد اصلاح‌طلبان مازندران بوده و انتخاب ایشان در این سمت نیز طبیعی بوده است، اما اکنون نقدهای زیادی بر ایشان حتی از سوی اصلاح‌طلبان مطرح است که بیشتر به عزل و نصبها مربوط میشود و از طرفی حتی از سال نخست فعالیت ربیع فلاح تاکنون، موضوع برکناری ایشان مطرح بوده است، به واقع نظر شورای اصلاح‌طلبان مازندران در این زمینه چیست؟ ضمن اینکه بفرمایید عملکرد دکتر ربیع فلاح را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که گفته شد، به تبع آنچه که بر جو مجلس حاکم است، استانداریهای کشور نیز به همین صورت بوده است، مجموعاً ربیع فلاح به دلیل اینکه ریاست ستاد دکتر روحانی در مازندران را برعهده داشت، طبیعی بود که روحانی نیز بین گزینههایی که برای استانداری مازندران مطرح بود، ایشان را انتخاب کند.
به شخصه معتقدم که آقای فلاح یک نیروی صادق است که میخواهد کار کند و در حد توان نیز کار کرده است.
تعدادی از اصلاح‌طلبان با ایشان همکاری کردند، برخی‌ها مخالف حضور و برخی نیز موافق ادامه کار استاندار مازندران هستند، میانگین معتقدند که دولت دست به تغییر نمیزند و در فرصت باقی‌مانده باید همه نیروهای وفادار به دولت از استاندار حمایت کنند تا بتوانیم در انتخابات شوراها و بویژه در انتخابات ریاست جمهوری موفق باشیم.
با توجه به شرایط، معتقدیم که ربیع فلاح اگر بماند ممکن است که رضایت صد در صدی نداشته باشیم اما رضایت نسبی داریم و معتقدیم به اینکه اکنون باید اتحاد بین خود را افزایش داده و اشکالات یکدیگر را اصلاح کنیم و ید واحده باشیم برای انتخابات 96.
مجموع جوّ عمومی کشور و مجلس گذشته مانع از این میشد که استاندارای و ادارات کل بتوانند به تغییرات نیروهای مدیر زیرمجموعه خود دست بزنند؛ مثلا یکی از ادارات کل هنوز نتوانست تعدادی از مدیران منتسب به دولت قبل را تغییر بدهد زیرا مجلس(نمایندگان مجلس) مانع این کار است و البته این در تمام کشور تعمیم دارد.
انتظار داریم در کمتراز یکسال مانده به عمر دولت یازدهم، استانداری و مدیران کل تغییرات لازم را در سطح زیرمجموعههای خود اعمال کنند؛ یعنی از این به بعد بهانه‌ای برای عدم تغییر مدیران دولت سابق که هنوز بر سر کار هستند، وجود ندارد.
باید یادآوری کنم که در 100 روز نخست دولت احمدی‌نژاد، 14 هزار مدیر در سطح کشور تغییر کردند اما در دولت روحانی تنها 700 مدیر جابجا شدند و این موضوع، عاملی است که اصلاح‌طلبان نسبت به آن گلایه دارند و البته این گلایه به عدم همکاری مجلس سابق با دولت بازمی‌گردد.
آوای خزر: با این اوصاف، شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مازندران در مجموع با ادامه کار دکتر فلاح موافق است، بفرمایید که انتصاب فرمانداران در مازندران را چگونه ارزیابی میکنید.
اگر مدیری اطمینان به بقای خود نداشته باشد مسلماً دست و دلش به کار نمیرود، دولت روحانی در مدت باقی‌مانده دست به تغییرات در سطح استانداریها نخواهد زد مگر اینکه شرایط حادی ایجاد شود، چون طبیعی است وقتی که یک استاندار سه سال و اندی کار کرده است، چند ماه دیگر مانده به عمر دولت را باید به کار خود ادامه دارد، باز هم از استاندار مازندران انتظار داریم که باقی‌مانده زمان دولت را یک تحولی در نیروها ایجاد کند.
بطور کلی فرمانداران انتخابشده در مازندران، فرمانداران خوبی هستند؛ تمایل به اطلاح‌طلبی دارند، طرفدار دولت بوده و توان بالایی در کارها دارند، در مجموع با توجه به مشکلات شدید اقتصادی و هجمههای سیاسی و عدم همکاری مجلس سابق، دولت و استانداری مازندران را موفق می‌دانم.
آوای خزر: همکاری شورای اصلاح‌طلبان با استانداری مازندران چگونه است، بفرمایید که در انتخاب نیروها چه پیشنهاداتی داشتید و تا چه اندازه عملی شده است، در مسائل مهمی مانند منطقه آزاد تجاری نیز آیا صحبتی با استاندار داشتید؟
استانداری مازندران اعلام کرد که هرگونه پیشنهاد صادقانه در جهت پیشرفت کار دولت را میپذیرد و نمونه آن را در سطح فرمانداران دیدیم؛ پیشنهاداتی نیز در سطح فرمانداران و زیرمجموعه استانداری داشتیم، مثلاً انتخاب مهرداد ابراهیمی بعنوان مدیرکل سیاسی استانداری مازندران پیشنهاد و خواست شورای اصلاح‌طلبان بود.
به نظر من در رابطه با منطقه آزاد تجاری، استانداری نتوانست مسئله را خوب جا بیندازد، البته چون شخصاً اطلاعات مناسبی در این زمینه ندارم لذا نمیتوانم نظر بیشتری ارائه کنم ولی مجموعاً عده‌ای معترض به عدم انتخاب منطقه آزاد در مازندران هستند، به نظر من همه پارامترهای این منطقه باید مد نظر گرفته شود.
آوای خزر: از چگونگی تشکیل شورای اصلاح‌طلبان مازندران بگویید.
حدود 2.5 سال پیش، یک جمع 100 نفره از مازندرانیهای ساکن تهران و نمایندگانی از مازندران در جماران جمع شدیم و یک تیم 15 نفره را به نام شورای اصلاح‌طلبان تشکیل دادیم، این شورا دراغلب شهرستانها و مناطق با حضور اکثریت اصلاح‌طلبان آن مناطق انجام شد که در 90 درصد این انتخابات شخص بنده حضور داشتم و انتخابات را شکل دادم که حاصل آن نیز شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مازندران شد که حدود 240 عضو و یک هیئت رئیسه و یک مجمع دارد.
به علت عدم هماهنگی آنها با شورای هماهنگی احزاب، آن وفاق و همدلی مورد انتظار به دست نیامد، اگرچه بطور ناخواسته بین آنها در تعیین کاندیدا در شهرستان و مناطق همسانی بوجود آمد.
شورای مشورتی یا شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان درست است که قانونی در وزارت کشور ثبت نیست اما از نظر کمیت، اکثر اصلاح‌طلبان را شامل میشود و شورای هماهنگی احزاب که یک تشکل دیگر است از مجموعه 16 دبیر احزاب مازندران شکل گرفت که قانونی و ثبت‌شده است، به‌شخصه تمام همت خود را برای ایجاد هماهنگی و تلفیق بین این دو شورا مصروف کردم اما تاکنون نتیجه نگرفتم،امیدوارم درفرصت باقی‌مانده تا انتخابات شورا و ریاست جمهوری، این وفاق و همدلی ایجاد شود تا از جایگاه قوی‌تری بتوانیم انتخابات را ساماندهی کنیم.
آوای خزر: با توجه به اینکه شما دبیر و بنیانگذارانجمن اسلامی معلمان هستید و این انجمن در بین احزاب از نظر کمیت فراگیرتر است، مختصری درباره چگونگی تشکیل این انجمن و اهداف آن بگویید.
17 دی ماه 57 و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان مازندران را تشکیل دادم و افتخارم این است که همچنان یک عضو فعال آن هستم.
در دولت سابق که انجمن‌ها فعالیت خود را کمرنگ کردند، اکنون در دولت تدبیر و امید در بیش از 10 شهرستان بزرگ انجمن شکل گرفت و هم اکنون نیز بیش از 2 هزار عضو رسمی در مازندران دارد که در همایش‌ها خود را نشان می‌دهند.
آوای خزر: شما سابقه مبارزاتی نیز دارید، از این سوابق بفرمایید.
از بهمن 50 فعالیت خود را در دوران دانشآموزی در سال آخر دبیرستان آغاز کردم، یک گروه 5 – 6 نفره بودیم که رساله امام (ره) را تبلیغ میکردیم و جلسات سیاسی داشتیم که ساواک در یکی از روزها همه ما را دستگیر و با تعهد آزاد کرد، البته رئیس جلسه را بهشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. از آن زمان تاکنون در ترویج اسلام و اندیشههای امام راحل فعالیت دارم.
آوای خزر: به نظر شما ضعف مدیران مازندران در چیست؟
اگر معیار شایستگی، تقوا و توانمندی باشد، مسلماً مدیران شایسته‌ای انتخاب میشوند، اغلب مدیران براساس پا در میانی دیگران مثل نماینده، امام جمعه، فرماندار، مسئولان بالاتر و ... انتخاب میشوند و به نوعی سفارشی هستند، پس از اینکه یک مدیر به این طریق انتخاب شد؛ دیگر نظارت بالای سر او نیست،از او کار نمیخواهند، استنطاق نمی‌کنند، او را به امان خدا رها کرده و نظارتی در کار نیست و چون ناظر بالای سر خود نمیبیند رو به سستی و تباهی رفته و از مسیر اصلی منحرف میشود.
خداوند در قرآن از پیامبر اسلام به عنوان «مبشراً و نذیرا» یاد میکند، رسولی که بشارت دهنده به نیکی‌ها و ترساننده از بدیها است، "نذیر" کار یک ناظر را انجام میدهد، چیزی که در مملکت وجود ندارد نظارت است.
آوای خزر: به‌عنوان سؤال آخر بفرمایید که نقش رسانه‌ها را در نظارتها چگونه ارزیابی میکنید با توجه به اینکه رسانه‌ها نیز به موشکافی کارهای مسؤلان می‌پردازند.
معتقدم؛ رسانه‌ها وقتی نظر می‌دهند، چه کسی میتواند آن را به منصه ظهور برساند، او در راستای رسالت خود انتقاد میکند و نکات مثبت و منفی را یادآور میشود، مسؤلان مافوق باید نظارت بر کار زیرمجموعه خود داشته باشند، اینجاست که آن «نظارت» و دلسوزی به معنای واقعی نیست.
در کشورهای دیگر وقتی یک مدیر دروغ میگوید، تا استیضاح و استعفای او پیش میروند، اما اینجا نتنها کار خلاف خود را موجه جلوه می‌دهند بلکه حتی هیچگاه عذرخواهی نمی‌کنند.
آوای خزر: اگر در پایان صحبتی دارید بفرمایید.
خیر، به نظرم مطالب گفته شد، از شما ممنونم.
انتهای پیام/
گفتگو از سعید منصوری
آوای خزر: ابتدا از نقش مازندران در پیروزی آقای روحانی در انتخابات 92 بگویید.
در طول هشت سال دولت سابق، جو نامطلوبی بر اصلاح‌طلبان حاکم بود، با حضور روحانی و حمایت قاطع اصلاح‌طلبان بویژه عارف و کنار رفتن او به نفع روحانی که توانست یک وفاق و همدلی بین نیروهای کشور ایجاد کند؛ موجب شد که روحانی پیروز انتخابات شود و البته در این موفقیت، نقش اصلی را اصلاح‌طلبان داشتند.
آقای روحانی در برنامه‌ها و جاهای مختلف وقتی از انتخابات سال 92 صحبت میکند، نقطه عطف پیروزی خود را تجمع مردم اصلاحطلب ساری در مسجد جامع می‌داند، من به شخصه معتقدم که در کشور دو گروه وجود دارد؛ اصلاحطلب و اصولگرا و زیاد معتقد به گروه اعتدال نیستم و این گروه را نمیشناسم، زیرا آنها نیز تمایل به اصلاحطلبی دارند، البته تعدادی از اصولگرایان مازندران که از خلافکاریهای دولت قبل به تنگ آمده بودند نیز از روحانی حمایت کردند.
آوای خزر: آیا برای انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری نیز اصلاح‌طلبان همانند دوره یازدهم متفق‌القول به انتخاب روحانی به‌عنوان رئیس جمهور جدید می‌رسند؟ پیشبینی شما برای نتیجه این انتخابات چیست؟
برای انتخابات آینده نیز اصلاح‌طلبان گزینهای جز روحانی ندارند و قرار است همه آنها به تبعیت از بزرگ اصلاح‌طلبان کشور و بزرگانی چون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ، قاطعانه از کاندیداتوری روحانی حمایت کنیم.
انتخابات مرحله دوم روحانی شبیه انتخابات سال 80 بود یعنی رأی بالاتری از مرحله اول کسب میکند.
آوای خزر: عملکرد دولت روحانی را در سه سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت یازدهم زمانی که روی کار آمد وارث کشوری شد که نتنها خزانه آن خالی بود بلکه 380 هزار میلیارد تومان فقط به بانکها بدهکار بود، این در حالی است که دولتها اجازه ندارند از بانک قرض بگیرند ولی دولت سابق، یک میان‌بُر زد و کار خلاف قانون انجام داد؛ اوراق قرضه بدون پشتوانه به بانک فروخت، دولت را بدهکار کرد و مبالغ را اختلاسگران چپاول کردند و به قول یکی از اعضای شورای عالی فرهنگی "این تبهکاران مملکت را یک قرن عقب انداختند".
با آن قطعنامه‌های شدیدی که دنیا علیه ایران به اجرا درآورد و کشور را در آستانه جنگ قرار داد و در حالی که فروش نفت و قیمت آن به حداقل رسید و سرمایه‌گذاریها و اشتغال در کشور صفر شد؛ دولت روحانی روی کار آمد،البته درست است که در دولت سابق تعداد نیروهای غیرمرتبط بصورت پارتیبازی در ادارات مختلف بکار گرفته شدند اما تعداد زیادی از کارگران بیکار و کارخانجات زیادی به تعطیلی کشانده شدند و تورم به 40 درصد رسیده بود.
دولت روحانی اگر هیچ کاری هم نکرده باشد؛ همینکه توانست مملکت را با اینهمه قرض دولت قبلی به پیش ببرد و سایه جنگ را از کشور دور کند، در شرایط تحریم 1.5 بشکه نفت را به 2.5 بشکه رساند، تورم را مهار و در حد توان اشتغال ایجاد کرد و رابطه با دیگر کشورها به نقاط خوبی رسیده و آنها برای سرمایهگذاری در ایران نوبت میگیرند؛ این کارها شبیه معجزه است.
آوای خزر: آیا قبول دارید که این دولت نیز مانند دولت قبل در فقر رسانهای به سر می‌برد؟
کاملا موافقم، نگران این هستم که اطلاع‌رسانی دولت روحانی بسیارضعیف است و به قول یکی از روزنامهها "روحانی تنهاست"، بدنه اطلاع رسانی یعنی تریبونها و شبکه اطلاع‌رسانی بیشتر در اختیار جناح مقابل است و اگر فضای مجازی و سایتها نبود شاید اتفاقات دیگری رقم میخورد، لذا این فضای مجازی توانست بسیار کمک کند.
آوای خزر: نظر شما درباره انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و رد صلاحیت‌ها چیست و آیا قبول دارید که آقای روحانی برای انتخاب کابینه خود به سختی از سد بزرگ مجلس قبلی عبور کرده است؟
اعتقاد من این است که هر جا آگاهی و سطح سواد مردم بالاتر باشد، اقبال مردم به سمت اصلاحطلبی بیشتر است که نمونهاش را تهران دیدم؛ مجموع رأی دهنده‌های تهران همیشه 20 درصد به اصولگرا رأی می‌دهند و از آنجا که 50 درصد در انتخابات شرکت کردند، اصولگرایان 20 درصد خود را گرفتند و 30 درصد دیگر نیز به کاندیداهای اصلاح‌طلبان رأی دادند.
البته حضور خاتمی و صحبت دو دقیقهای او توانست انقلابی در انتخابات ایجاد کند، مردم به صرف اعتماد به اصلاح‌طلبان که خاطره بسیار مثبتی از آنها داشتند و حمایت خاتمی را از لیست امید دیدند، به این لیست رأی دادند، شاید 95 درصد مردم شناختی به افراد کاندیدای مجلس نداشتند اما به اعتمادی که به اصلاح‌طلبان داشتند به لیست رأی دادند و انتخابات مجلس خبرگان نیز به همین شکل بوده است.
وقتی درباره یک دستگاه و نهادی صحبت می‌کنیم باید همه جوانب را در نظر بگیریم،آقای روحانی وقتی که برای وزارت علوم ناچار میشود سرپرست انتخاب کند یا برای سایر وزارتخانهها، میبینیم که اصلاحطلبترین نیروها را معرفی میکند و این نشاندهنده تفکر اصلاحطلبی اوست اما مجلس شورای اسلامی گذشته، با تمام قدرت سد بزرگی در مقابل آقای روحانی ایجاد کرد بطوری که روحانی مجبور میشد تا 5 وزیر را برای یک وزارتخانه معرفی کند.
وزارت کشور نیز که مهمترین وزارتخانه است، اگر مجلس گذشته اجازه میداد و دست آقای روحانی باز بود، مسلماً وزیر اصلاحطلبتری انتخاب میکرد اما مجلس قانع نشد.
آوای خزر: از تهران به مازندران میآییم، در این استان وضعیت را در دوران انتخابات مجلس شورای اسلامی و مسائل مربوط به آن چگونه ارزیابی میکنید.
در مازندران مانند میانگین کشور، کاندیداهای اصلاحطلب موفقیت خوبی در کشور داشته‌اند و معتقدم که اگر اصلاح‌طلبان رد صلاحیت نمیشدند، 95 درصد منتخبان مجلس را به خود اختصاص می‌دادند اما اذعان داریم که رد صلاحیتهای بسیار بالایی که نصف اصلاح‌طلبان را شامل میشد، اما با همان نیروهای باقی‌مانده که بعضاً دسته سوم و چهارم بودند، توانستیم پیروز شویم.
در مازندران توانستیم به جای 3 یا 4 نفر از نمایندگانی که به شدت با دولت مخالف و از اصولگرایان افراطی بودند، نیروهای معتدل را در مرحله نهایی ببینیم و با تعدادی از نیروهای اصیل اطلاحطلب وارد مجلس شدند.
در مجموع، انتخابات مجلس شورای اسلامی را در مازندران بسیار موفق می‌دانم.
آوای خزر: یکی از مواردی که کار نمایندگان را زیر سؤال می‌برد، دخالت آنها در عزل و نصب ها به جای نظارت و قانونگذاری است که مازندران بعضاً از این جهت شاهد حضور نمایندگانی بود که در کارنامه آنها باید بیشترین عملکرد را بجای کار تأثیرگذار برای مردم، در عزل و نصبها ببینیم، نظر شما در این زمینه چیست؟
نمایندگان فهمیده و با درک بالا معتقدند که نماینده نباید در عزل و نصب دخالت کند زیراکار او قانونگذاری و نظارت است نه دخالت و اگر وظیفه اصلی خود را انجام دهند، دولت در عزل و نصبها با مشکل کمتری مواجه است.
طبق آیات قرآنی که در سوره قیامت آیه 5 داریم خداوند میفرماید: «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ» یعنی"انسان شك در معاد ندارد بلكه او مى خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت در تمام عمر گناه كند"، خصوصیت انسان بطوری است که دوست دارد هر کاری دلش میخواهد را انجام دهد و سیریناپذیر است، فقط نظارت میتواند این سیریناپذیری را متوقف کند، چیزی که در دولت قبل وجود نداشت، نظارت بود، مجلس قبل به جای نظارت، خودش شریک قافله بود و حتی در اختلاسها همکاری میکرد.
منحل کردن سازمان برنامه و بودجه پس از 62 سال که به عنوان یک دستگاه نظارتی باید ببیند درآمد مملکت از کجا بهدست میآید، کجا جمع میشود و کجا خرج میشود؛ به این معنا بود که مسیر برای هر کاری در دولت قبلی باز باشد، بنابراین عدم نظارت جمعی و عدم سازمان برنامه و بودجه دست دولت قبل را باز گذاشت که سرمایه کشور را به تاراج ببرد و به همین علت، بیش از 700 میلیارد دلار درآمد نفتی که معلوم نشد چگونه بکار گرفته شد، بیش از 60 تا 70 مدیر درجه بالا در آن دولت محاکمه و زندانیاند که یک فاجعه است.
آوای خزر: مهمترین تبعات فاجعه اختلاس در دولت قبلی را در چه می‌دانید؟
اقتصاد به مثابه 5 لیتر خون در بدن انسان است، زمانی که به نسبت نیاز بدن خون در بدن تقسیم و غذاسازی شود، انسان میتواند سالم و درست زندگی کند، اما وقتی در یک جا مثلاً در دستها تجمع پیدا کنند، پاها از بی‌غذایی فلج میشوند، بنابراین زمانی که اقتصاد نیز در یک جا جمع شود، دزدی به وجود میآید، قشر زیادی از مردم از اقتصاد محروم میشوند، فقر، فحشاء، بیماری، بیکاری، اعتیاد، طلاق و سایر معضلات اجتماعی بیشتر میشود.
آنچه که اختلاسگران در دولت گذشته ایجاد کردند، بیش از آن، فاجعه اخلاقی بود، وقتی نسل جوان میبیند که افرادی مثلاً در جایگاه معاون اول رئیس جمهور یا وزیر یا نماینده مجلس در حالیکه خود را مظهر اسلام می‌داند اختلاس کرده و در زندان به سر میبرند؛ به مسؤلان نظام و به اسلام بیاعتماد میشوند.
آوای خزر: با توجه به اینکه استاندار مازندران رئیس ستاد اصلاح‌طلبان مازندران بوده و انتخاب ایشان در این سمت نیز طبیعی بوده است، اما اکنون نقدهای زیادی بر ایشان حتی از سوی اصلاح‌طلبان مطرح است که بیشتر به عزل و نصبها مربوط میشود و از طرفی حتی از سال نخست فعالیت ربیع فلاح تاکنون، موضوع برکناری ایشان مطرح بوده است، به واقع نظر شورای اصلاح‌طلبان مازندران در این زمینه چیست؟ ضمن اینکه بفرمایید عملکرد دکتر ربیع فلاح را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که گفته شد، به تبع آنچه که بر جو مجلس حاکم است، استانداریهای کشور نیز به همین صورت بوده است، مجموعاً ربیع فلاح به دلیل اینکه ریاست ستاد دکتر روحانی در مازندران را برعهده داشت، طبیعی بود که روحانی نیز بین گزینههایی که برای استانداری مازندران مطرح بود، ایشان را انتخاب کند.
به شخصه معتقدم که آقای فلاح یک نیروی صادق است که میخواهد کار کند و در حد توان نیز کار کرده است.
تعدادی از اصلاح‌طلبان با ایشان همکاری کردند، برخی‌ها مخالف حضور و برخی نیز موافق ادامه کار استاندار مازندران هستند، میانگین معتقدند که دولت دست به تغییر نمیزند و در فرصت باقی‌مانده باید همه نیروهای وفادار به دولت از استاندار حمایت کنند تا بتوانیم در انتخابات شوراها و بویژه در انتخابات ریاست جمهوری موفق باشیم.
با توجه به شرایط، معتقدیم که ربیع فلاح اگر بماند ممکن است که رضایت صد در صدی نداشته باشیم اما رضایت نسبی داریم و معتقدیم به اینکه اکنون باید اتحاد بین خود را افزایش داده و اشکالات یکدیگر را اصلاح کنیم و ید واحده باشیم برای انتخابات 96.
مجموع جوّ عمومی کشور و مجلس گذشته مانع از این میشد که استاندارای و ادارات کل بتوانند به تغییرات نیروهای مدیر زیرمجموعه خود دست بزنند؛ مثلا یکی از ادارات کل هنوز نتوانست تعدادی از مدیران منتسب به دولت قبل را تغییر بدهد زیرا مجلس(نمایندگان مجلس) مانع این کار است و البته این در تمام کشور تعمیم دارد.
انتظار داریم در کمتراز یکسال مانده به عمر دولت یازدهم، استانداری و مدیران کل تغییرات لازم را در سطح زیرمجموعههای خود اعمال کنند؛ یعنی از این به بعد بهانه‌ای برای عدم تغییر مدیران دولت سابق که هنوز بر سر کار هستند، وجود ندارد.
باید یادآوری کنم که در 100 روز نخست دولت احمدی‌نژاد، 14 هزار مدیر در سطح کشور تغییر کردند اما در دولت روحانی تنها 700 مدیر جابجا شدند و این موضوع، عاملی است که اصلاح‌طلبان نسبت به آن گلایه دارند و البته این گلایه به عدم همکاری مجلس سابق با دولت بازمی‌گردد.
آوای خزر: با این اوصاف، شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مازندران در مجموع با ادامه کار دکتر فلاح موافق است، بفرمایید که انتصاب فرمانداران در مازندران را چگونه ارزیابی میکنید.
اگر مدیری اطمینان به بقای خود نداشته باشد مسلماً دست و دلش به کار نمیرود، دولت روحانی در مدت باقی‌مانده دست به تغییرات در سطح استانداریها نخواهد زد مگر اینکه شرایط حادی ایجاد شود، چون طبیعی است وقتی که یک استاندار سه سال و اندی کار کرده است، چند ماه دیگر مانده به عمر دولت را باید به کار خود ادامه دارد، باز هم از استاندار مازندران انتظار داریم که باقی‌مانده زمان دولت را یک تحولی در نیروها ایجاد کند.
بطور کلی فرمانداران انتخابشده در مازندران، فرمانداران خوبی هستند؛ تمایل به اطلاح‌طلبی دارند، طرفدار دولت بوده و توان بالایی در کارها دارند، در مجموع با توجه به مشکلات شدید اقتصادی و هجمههای سیاسی و عدم همکاری مجلس سابق، دولت و استانداری مازندران را موفق می‌دانم.
آوای خزر: همکاری شورای اصلاح‌طلبان با استانداری مازندران چگونه است، بفرمایید که در انتخاب نیروها چه پیشنهاداتی داشتید و تا چه اندازه عملی شده است، در مسائل مهمی مانند منطقه آزاد تجاری نیز آیا صحبتی با استاندار داشتید؟
استانداری مازندران اعلام کرد که هرگونه پیشنهاد صادقانه در جهت پیشرفت کار دولت را میپذیرد و نمونه آن را در سطح فرمانداران دیدیم؛ پیشنهاداتی نیز در سطح فرمانداران و زیرمجموعه استانداری داشتیم، مثلاً انتخاب مهرداد ابراهیمی بعنوان مدیرکل سیاسی استانداری مازندران پیشنهاد و خواست شورای اصلاح‌طلبان بود.
به نظر من در رابطه با منطقه آزاد تجاری، استانداری نتوانست مسئله را خوب جا بیندازد، البته چون شخصاً اطلاعات مناسبی در این زمینه ندارم لذا نمیتوانم نظر بیشتری ارائه کنم ولی مجموعاً عده‌ای معترض به عدم انتخاب منطقه آزاد در مازندران هستند، به نظر من همه پارامترهای این منطقه باید مد نظر گرفته شود.
آوای خزر: از چگونگی تشکیل شورای اصلاح‌طلبان مازندران بگویید.
حدود 2.5 سال پیش، یک جمع 100 نفره از مازندرانیهای ساکن تهران و نمایندگانی از مازندران در جماران جمع شدیم و یک تیم 15 نفره را به نام شورای اصلاح‌طلبان تشکیل دادیم، این شورا دراغلب شهرستانها و مناطق با حضور اکثریت اصلاح‌طلبان آن مناطق انجام شد که در 90 درصد این انتخابات شخص بنده حضور داشتم و انتخابات را شکل دادم که حاصل آن نیز شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مازندران شد که حدود 240 عضو و یک هیئت رئیسه و یک مجمع دارد.
به علت عدم هماهنگی آنها با شورای هماهنگی احزاب، آن وفاق و همدلی مورد انتظار به دست نیامد، اگرچه بطور ناخواسته بین آنها در تعیین کاندیدا در شهرستان و مناطق همسانی بوجود آمد.
شورای مشورتی یا شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان درست است که قانونی در وزارت کشور ثبت نیست اما از نظر کمیت، اکثر اصلاح‌طلبان را شامل میشود و شورای هماهنگی احزاب که یک تشکل دیگر است از مجموعه 16 دبیر احزاب مازندران شکل گرفت که قانونی و ثبت‌شده است، به‌شخصه تمام همت خود را برای ایجاد هماهنگی و تلفیق بین این دو شورا مصروف کردم اما تاکنون نتیجه نگرفتم،امیدوارم درفرصت باقی‌مانده تا انتخابات شورا و ریاست جمهوری، این وفاق و همدلی ایجاد شود تا از جایگاه قوی‌تری بتوانیم انتخابات را ساماندهی کنیم.
آوای خزر: با توجه به اینکه شما دبیر و بنیانگذارانجمن اسلامی معلمان هستید و این انجمن در بین احزاب از نظر کمیت فراگیرتر است، مختصری درباره چگونگی تشکیل این انجمن و اهداف آن بگویید.
17 دی ماه 57 و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان مازندران را تشکیل دادم و افتخارم این است که همچنان یک عضو فعال آن هستم.
در دولت سابق که انجمن‌ها فعالیت خود را کمرنگ کردند، اکنون در دولت تدبیر و امید در بیش از 10 شهرستان بزرگ انجمن شکل گرفت و هم اکنون نیز بیش از 2 هزار عضو رسمی در مازندران دارد که در همایش‌ها خود را نشان می‌دهند.
آوای خزر: شما سابقه مبارزاتی نیز دارید، از این سوابق بفرمایید.
از بهمن 50 فعالیت خود را در دوران دانشآموزی در سال آخر دبیرستان آغاز کردم، یک گروه 5 – 6 نفره بودیم که رساله امام (ره) را تبلیغ میکردیم و جلسات سیاسی داشتیم که ساواک در یکی از روزها همه ما را دستگیر و با تعهد آزاد کرد، البته رئیس جلسه را بهشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. از آن زمان تاکنون در ترویج اسلام و اندیشههای امام راحل فعالیت دارم.
آوای خزر: به نظر شما ضعف مدیران مازندران در چیست؟
اگر معیار شایستگی، تقوا و توانمندی باشد، مسلماً مدیران شایسته‌ای انتخاب میشوند، اغلب مدیران براساس پا در میانی دیگران مثل نماینده، امام جمعه، فرماندار، مسئولان بالاتر و ... انتخاب میشوند و به نوعی سفارشی هستند، پس از اینکه یک مدیر به این طریق انتخاب شد؛ دیگر نظارت بالای سر او نیست،از او کار نمیخواهند، استنطاق نمی‌کنند، او را به امان خدا رها کرده و نظارتی در کار نیست و چون ناظر بالای سر خود نمیبیند رو به سستی و تباهی رفته و از مسیر اصلی منحرف میشود.
خداوند در قرآن از پیامبر اسلام به عنوان «مبشراً و نذیرا» یاد میکند، رسولی که بشارت دهنده به نیکی‌ها و ترساننده از بدیها است، "نذیر" کار یک ناظر را انجام میدهد، چیزی که در مملکت وجود ندارد نظارت است.
آوای خزر: به‌عنوان سؤال آخر بفرمایید که نقش رسانه‌ها را در نظارتها چگونه ارزیابی میکنید با توجه به اینکه رسانه‌ها نیز به موشکافی کارهای مسؤلان می‌پردازند.
معتقدم؛ رسانه‌ها وقتی نظر می‌دهند، چه کسی میتواند آن را به منصه ظهور برساند، او در راستای رسالت خود انتقاد میکند و نکات مثبت و منفی را یادآور میشود، مسؤلان مافوق باید نظارت بر کار زیرمجموعه خود داشته باشند، اینجاست که آن «نظارت» و دلسوزی به معنای واقعی نیست.
در کشورهای دیگر وقتی یک مدیر دروغ میگوید، تا استیضاح و استعفای او پیش میروند، اما اینجا نتنها کار خلاف خود را موجه جلوه می‌دهند بلکه حتی هیچگاه عذرخواهی نمی‌کنند.
آوای خزر: اگر در پایان صحبتی دارید بفرمایید.
خیر، به نظرم مطالب گفته شد، از شما ممنونم.
انتهای پیام/
گفتگو از سعید منصوری
مطالب مرتبط
نظرات شما
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین اخبار
