به گزارش آوای خزر از شهرستان ساری، سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریهای مازندران در مرکز تجارت بینالمللی سعید واقع در فرحآباد ساری از 26 آبانماه تا اول آذرماه برگزار شد.
بازدیدهای مردمی از نمایشگاه مطبوعات در پایینترین سطح قرار داشت اما جای خوبش اینجاست که اندک افراد بازدیدکننده از غرفهها تصور خود نسبت به رسانهها را تغییر دادند و متوجه شدند، رسانه تنها صدا و سیما نیست، خبرگزاریها، مطبوعات و پایگاههای خبری زیر نظر صدا و سیما نیستند و اصلا ماهیت و فعالیت هر کدام از آنها فرق دارد.
آنها متوجه شدند که خبرنگاران بهخوبی پذیرای مردم هستند، باید ارتباط دوسویه شکل بگیرد، باید اعتماد و اطمینان حاصل شود و مردم نپرسند"مطالب ما را سانسور میکنید؟" ، "پخش میشود؟"، "ما را از کار اخراج نمیکنند؟!" و ....

یک زوج میانسال نیز که از غرفهها بازدید میکردند؛ در یک نشست کوتاه و صمیمی در غرفه آوای خزر مطالب جالب و خواندنی عنوان کردند.
خانم که رضایت نداشت نام خود را بگوید، گویا اعتمادی به رسانهها نداشت. او فکرش را نمیکرد که وقتی وارد غرفه شود، پای یک مصاحبه هم در میان باشد، فکرش نمیکرد که اینهمه رسانه در استان مازندران داشته باشیم.
در خلال گپ و گفتهای دوستانه و خودمانی، مسائلی درباره رسانهها و فعالیت آنها عنوان شد و پاسخ دادیم که هر کدام فعالیت خاص خود را دارند و مسائل سازمانی و جناحی نیز در فعالیت آنها بیتاثیر نیست. و اینکه کمتر، رسانهها استقلال و ماهیت وجودی خود را حفظ میکنند زیرا حیات آنها به اقتصاد و امنیت اجتماعی وابسته است.

آقای بهرامسری که بازنشسته تامین اجتماعیست، اطلاعات نسبتا خوبی از تاریخ و فعالیتهای رسانهای داشت، او این سوال مهم را پرسید که به راستی اگر خبرنگاری وقایعی در آمریکا مانند رسوایی "واترگیت" یا ماجرای "مک فارلین" که به آن "ایران گیت" هم میگویند را منتشر کند، چه بلایی بر سر او میآورند؟
پاسخ ما این بود که ما اساسا یا نباید به دنبال چنین اخباری برویم و یا اگر میرویم باید بسیار هوشمندانه و زیرکانه باشد، خبرنگار اگر بخواهد افشاگری کند لازم است ابتدا کم و کیف و جوانب خبر را بسنجد، اینکه در چه شرایط زمانی و بنا بر کدام مصلحت و با چه هدفی قرار است یک موضوع مانند واترگیت منتشر شود؛ بسیار مهم است. معمولا خبرنگار چنین اخباری با محدودیتهایی مواجه خواهد شد اما چه خوب است که خبرنگار پیش از انتشار(اگر واقعا تصمیم بر انتشار گرفته است و به هیچ وجه کوتاه نمیآید)، مشورت با افراد صاحب نفوذ، مسئول و امین را سرلوحه کار خود قرار بدهد.
"معمولا اخباری که جنبه امنیتی دارند، خبرنگار را با محدودیتهایی مواجه خواهد کرد. البته به نظر من ابتدا باید از خودم بپرسم انتشار این خبر چه منفعتی برای مردم و جامعه هدف یعنی تمام مخاطبان دارد؟ تاکید داریم که پیش از انتشار جوانب کار را بسنجد".

آقای بهرامسری از تعطیلی روزنامه سلام گفت و از تعطیلی چند رسانه دیگر، چیزهایی که به گفته او "ذهنش را بسیار مشغول کرده است".
او میپرسد:" جامعه احتیاج به نور دارد؛ اگر یک خبرنگار چراغ مردم است، آنگاه خبری را بگوید و مردم آگاه بشوند. در همین قضیه اختلاسگران... چه میشود"؟
به آقای بهرامسری پاسخ دادم، در این قضیه خبرنگاران خوب پای کار آمدند، شاید بسیاری از موارد دستگیری به دلیل همین پیگیری رسانهها بهویژه رسانههایی بود که حرف مردم مبنی بر محاکمه اختلاسگران را با صدای بلند فریاد زدند و با تیتر درشت، نوشتند.

از او و همسرش پرسیدم، در مجموع از خبرنگاران راضی هستید؟ گفتند، خیر. جامعه بسته است، باید روزنامه سلام ادامه داشت، باید جناحبازی – که شما گفتید - را کنار بگذارند.
سوال بعدی من از آقای بهرامسری این بود که چه رسانههایی را میشناسید و مطالعه میکنید؟ گفت: "من از روزنامه اطلاعات خوشم میآید اما کیهان را کمتر مطالعه میکنم. اخبار صدا و سیما را تعقیب میکنم اما چون جناحی و "میلی" شده است کمتر دنبال میکنم. در خبرگزاریها هم مهر و فارس و ایسنا را دنبال میکنم اما خبرگزاری دانشجویان را بیش از همه قبول دارم.
او در پاسخ به این سوال که توقع شما از رسانهها چیست؟ گفت: رسانهها باید شفافسازی کنند. نترس باشند. مردم از اینکه خبرنگاران حقایق را بگویند احساس اعتماد میکنند، خانم بهرامسری نیز بر همین موضوع یعنی شفافسازی و اعتمادسازی رسانهها تاکید دارد و این را هم گفت که رسانهها باید برای گفتن حقایق، حمایت شوند.
اخبار مازندران
انتهای پیام/ 1354