آوای خزر - سعید منصوری: "تیام" را نخستین بار در آغوش پدرش دیدم، در صف نان، دختری زیبا با چشمانی که حرفهای زیادی داشت؛ از پدرش پرسیدم علت اینهمه زردی در چشمان تیام برای چیست، او از نارسایی ژنتیکی کبد در فرزندش گفت، از اینکه هزینه های زیادی را متقبل شده است، تازه از شیراز بازگشته اند و تیام احتیاج به پیوند دارد.
نگاه مستاصل این پدر نشان از این داشت که ناگفته های زیادی در دل دارد اما غرور مردانه به او اجازه نمیداد تا همه چیز را بازگو کند، همین ها کافی بود تا با او یک قرار ملاقات بگذارم، شماره همراهش را یادداشت کردم، در اولین فرصت به سراغشان رفتم، وارد خانه ای شدم که در آن امکانات اولیه زندگی وجود داشت، پدر خانواده همه دار و ندارش را برای درمان فرزندش گذاشته است.
پدر با بغضی سنگین می گفت:
تیام دومین فرزند من است، در سال 90 فرزند نخست نیز با نارسایی کبد به دنیا آمد، متاسفانه پزشکان بیماری او را تشخیص ندادند. فرزندم را در هفت ماهگی در حالیکه گریه شدیدی داشت به بیمارستان بردیم اما پس از 10 روز بستری، از دنیا رفت.
او ادامه داد: پس از چند سال همسرم باردار نمی شد، به پزشک مراجعه کردیم و آزمایشات نشان می داد که باید وزن خود را کم کند، بالاخره شرایط مهیا شد و خداوند تیام را به ما عطا کرد، او از همان ابتدای تولد زردی شدیدی داشت، پزشکان می گفتند چیزی نیست و خیلی زود خوب می شود، هر بار 500-600 هزار تومان هزینه آزمایش و سونوگرافی پرداخت می کردیم.
گویا حرفهای پدر تیام را پایانی نبود، او با اندوه فراوان گفت: تشخیص پزشکان و امیدواری آنها فایده ای نداشت، بار دیگر به پزشک معالج فرزند اولم مراجعه کردیم، پس از 11 بار آزمایشهای مختلف نتیجه این شد که تیام هم مانند فرزند اولم به نارسایی کبد مبتلا شده است. او در نامه ای ما را به یکی از پزشکان در گرگان ارجاع داد، در آنجا نیز هزینه های زیادی را متقبل شدیم و فرزندم را 5 یا 6 بار هر بار به مدت یک هفته تا 10 روز بستری کردند اما باز هم فایده ای نداشت.
پدر از همین یک ماه پیش گفت که شکم تیام به شدت بالا آمده بود و او را به گرگان بردند، آنجا بستری شد و پزشک معالجش گفت: کبد فرزند شما از کار افتاده است و تضمینی نمی دهم که خوب شود، دو هفته در گرگان بستری بود تا ورم شکمش اندکی کم شد، پس از آن ما را نزد یک پزشک در شیراز ارجاع دادند و در آنجا تشخیص دادند که تیام احتیاج به پیوند کبد دارد و می تواند این پیوند را از مادرش بگیرد اما مادرش باید وزن خود را طی یک ماه کم کند و گفته اند که کودک باید تحت درمان باشد، بنابراین لازم است که تا 8 ماه در همین شهر ساکن شویم. اما اکنون به دلیل مشکلات مالی به شهر نکا بازگشتیم.
ش
پدر تیام که دیگر نمی دانست از کدام مشکل زندگی خود بگوید، ادامه داد: دیگر توان پرداخت هزینه های درمان تیام را ندارم، مغازه آلومینیوم سازی که در آن کار می کنم و خانه ای که دارم، اجاره ای است، ماهها است که اجاره آنها را پرداخت نکرده ام.
بغض پدر شکست، او احتیاج به کمک مالی دارد و کسی که به او روحیه بدهد، پدر نگران این است که همه تلاش خود را بکند اما اگر پیوند جواب ندهد چه می شود، او می خواهد تیام هم مانند خیلی از بچه های دیگر برای پدر و مادرش شیرین زبانی کند، سالم و سلامت شود و به مدرسه برود و پدر بزرگ شدنش را ببیند، او نگران است که آیا فرزند شیرخواره اش تحمل 12 ساعت عمل را دارد، و باز با امید و اندوهی بسیار می گوید: "خدایا کمکش کن".
او نگران هزینه های دارو و درمان فرزندش است، نگران هزینه های 8 ماه زندگی در شیراز، نگران هزینه های کاهش وزن همسرش، نگران اجاره های عقب مانده خود و البته نگران سلامتی خود است که هفت سال پیش عمل جراحی قلب باز انجام داده است و هنوز فرصت نکرده تا آزمایش حف را انجام دهد.
پدر خسته از روزگار، می گوید: از زمان تولد تیام تابحال هرچه کار می کنم برای درمانش هزینه می شود، ماشینم را هم فروختم. ماشینی که اکنون زیر پای من است را دختر دکتر آزادبخت همشهری خوبمان در اختیارم گذاشته تا برای جابجایی و درمان تیام مشکل نداشته باشم. او از کمک کمیته امداد شهر خود نیز ناامید شده است و آنها توجه خاصی به مشکلاتش نداشته اند، او چشم امید به خدا و پس از آن به کمک خیران و درمان پزشکان دارد.
برای اطلاع از مشخصات والدین کودک با شماره 09101052906 تماس حاصل نمائید.

شماره کارت جهت واریز کمک های هموطنان عزیز:
6037997387083984
شماره حساب:0355959999004
نزد بانک ملی ایران شعبه نکا
تصاویر گزارش:
برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ تر روی آنها کلیک کنید.
انتهای پیام/ 1000