آوای خزر: تحولات سیاسی و اجتماعی مازندران در روزهای اخیر بازتاب گستردهای داشته است. در همین زمینه، رمضان نوری تیرتاشی طی یادداشتی به بررسی اظهارات استاندار و واکنشهای پیرامون آن پرداخت و با تأکید بر ضرورت همدلی و پرهیز از غوغاسالاری، بر نقش عقلانیت در مدیریت استان تأکید کرد. متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید:
مازندران را از غوغای بیخردی، به مدار عقلانیت بازگردانیم !
«خدایا! ارشادم کن تا بی انصافی نکنم،زیرا
کسی که انصاف ندارد، شرف ندارد .»
شهید دکتر مصطفی چمران
در روزگاری که مازندران، این قطعهی سبز اما رنجکشیدهی شمال ایران، بیش از هر زمان دیگر تشنهی آرامش، همدلی و کارآمدیست، برخی از بلندگوی تریبون و با قلمهایی زهرآلود، نه برای اصلاح، بلکه با هدف تخریب و تضعیف، سخن میگویند.
اظهارات اخیر استاندار محترم مازندران، هرچند از نظر ساختار بیان میتوانست دقیقتر و رساتر باشد، اما در معنا، حاکی از واقعبینی و مسئولیتپذیری بود.
او نه منکر حجاب است، نه غافل از ارزشهای فرهنگی، بلکه صادقانه گفت:
تا زمانی که سفرهی مردم خالیست، سخن گفتن از لایحهها و مصوبات فرهنگی، اثربخش نخواهد بود.
و این، نه بیدینیست، نه عدول از ارزشها؛ بلکه دعوتیست به درک اولویتها در حکمرانی.
اما برخی، این بیان ساده و صادقانه را دستاویز هجمههایی ساختند که با هیچ میزان اخلاق، شرع و انصاف همخوانی ندارد.
جناب زارعی، آقای رسائی، و دیگر همراهانشان، در حالی که ادعای غیرت دینی و انقلابی دارند، با لحنی لبریز از تحقیر و تندی، بهجای گفتوگوی مسئولانه، به میدان فحاشی و غوغاگری درآمدند.
ادعای دیانت، مجوز فحاشی است؟
آیا جایگاه نمایندگی، بهانهای برای لگدمال کردن شخصیت یک مدیر جهادی است؟
شما که از شهیدان سخن میگویید، بفرمایید: کدام شهید، با زبان ناسزا، پای ارزشها ایستاد؟
آنان که جان دادند، زبانشان نجیب بود، چشمشان بینا، و دلشان روشن.
شگفتا از آنانی که هرگاه به مقصود خود نمیرسند، زبانشان تند میشود و قلمشان بیرحم.
آنان که تا دیروز، دل در گرو انتصابات داشتند، و امروز که به مراد نرسیدهاند، زبان به ناسزا گشودهاند.
بله!
کسی که دیکته ننوشته، غلط هم ندارد.
اما مردان میدان، اهل نوشتناند، اهل خطرند، اهل تصمیم.
و آنان که از کنج آسایش، تنها خطای دیگران را میشمارند، نه مصلحاند، نه همراه مردم.
جناب آقای زارعی!
خودم را و شما را که هر دو مفتخریم به برادر شهید بودن، به این توییت زیبا و قابل تامل از فرزند شهید ، آقای رضا رشیدپور ارجاع میدهم که فرمود:
« ایران، سی استانداردیگر مثل استاندار محترم مازندران میخواهد».
دکتر مهدی یونسی، فرصتیست برای مازندران؛
فرصتی برای تکمیل پروژههای نیمهتمام، برای احیای سرمایهی اجتماعی، برای بازگرداندن آرامش و عقلانیت به یک استان بحرانزده.
بهجای سنگاندازی، بیاموزیم که با همفکری، میتوان مسیر توسعه را هموار کرد.
ای کاش بهجای جنجالآفرینی، لحظهای درنگ کنیم؛
به جای تولید خشم، جرعهای انصاف بنوشیم؛
و به جای رقابتهای بیحاصل، در مسیر حقیقت، دست یکدیگر را بفشاریم.
مازندران، امروز بیش از همیشه به آرامش، عقلانیت، و نقد مسئولانه نیاز دارد، نه غوغا، نه تفرقه، نه فریادهایی که جز خاکستر، حاصلی ندارند.
آیندگان از ما خواهند پرسید:
در روزگار تصمیم، چه کسی ساخت؟
و چه کسی سوخت؟
به احترام حقیقت، برای فردایی که هنوز میتوان نجاتش داد.
رمضان نوری تیرتاشی ۱۴۰۴/۵/۲۵