آوای خزر – آزاده بابانژاد: امروز چهارشنبه سوم آذرماه ۱۴۰۰، ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه صبح مراسم افتتاح نخستین پارک ترافیکی کودکان در مازندران با قرائت قرآن توسط یکی از بچه‌های نوجوان آغاز شد.
 
هوای پاییزی امروز آذرماه چیزی شبیه اوایل تابستان بود. بوستان ملل با پرچم‌های برافراشته و فضای سبزش تماشایی است. گرما را از اندک چهره‌های باقی‌مانده پشت ماسک می‌شد فهمید. مجری برنامه دختری نوجوان بود با صدایی رسا که اصلا نمی‌لرزید.
 
شهردار که برای صحبت در جایگاه قرار گرفته بود خیلی سخت می‌شد او را دید. جایی که من نشسته بودم شاید اینطور بود. نور تند آفتاب مستقیم چشمت را هدف می‌گرفت. از صورتش مشخص بود که عرق کرده است.
 
دمش گرم، صحبت‌هایش را قبلاً آماده کرده بود، چه اشکالی دارد که سخنران مطالبش را از قبل حاضر و خلاصه کند. صحبت‌هایش هم تقدیر و خداقوت داشت هم محتوا و هم ادای وظیفه‌ای که در قبال کودکان و نسل آینده باید از آن سخن گفته می‌شد و پایانش هم یک آمار بود؛ ۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون ریال برای ایجاد پارک ترافیکی کودکان در وسعت ۱۴۰۰ مترمربع.
 
همه صحبت‌های جواد طالبی در ۳ دقیقه و ۲۰ ثانیه جمع شد. خیلی فشرده و باکیفیت، و همینطور علی عاشقان عضو شورای شهر ساری با مطالبی که مختصر و مفید در ۲ دقیقه و ۳۸ ثانیه گفت.
 
سرهنگ رحیم باقری جانشین پلیس راهور هم حرف‌هایش را با همه تفصیل و درخواست، در ۵ دقیقه و ۲۶ ثانیه به پایان رساند و عباسعلی رضایی فرماندار ساری هم با تبریک هفته بسیج، یک خاطره از شوخی با بچه‌های شهرداری، توصیه به آموزش و پرورش و قدردانی از شهدا و یادی از شهید مدافع حرم سید جواد اسدی که پسرش سید احمد در جلسه حضور داشت، همه و همه، سر جمع ۶ دقیقه و ۹ ثانیه صحبت کرد.
 
حتی سرود هم خلاصه بود؛ و افتتاحیه و مصاحبه‌های حاشیه مراسم. با خود فکر می‌کنم چه می‌شود که این خلاصه‌شدن‌ها در همه جلسات و برنامه‌ها باشد. چند روز پیش برنامه‌ای ۱۸۰ دقیقه‌ای و یا جلسه‌ای ۳ ساعته برگزار شد، چرا؟
 
با حرف که توسعه اتفاق نمی‌افتد، با حرف که پیشرفت نمی‌کنیم. با حرف‌زدن که گره‌گشایی نمی‌شود. روی کاغذ بنویسیم چه چیز قرار است بگوییم، برای وقت دیگران ارزش قائل شویم. از حفظ گفتن در جلسات حرافی‌ست، رشته کلام گاه از دست می‌رود، داستان و روایت برای جای دیگری‌ست، تکرار مکررات اشتباه است.
 
باید طرحی نو در انداخت. باید کار کرد، حرف‌ها را بگذاریم شاید وقتی دیگر. چند دهه حرف زده‌ایم و اکنون اینجاییم؛ روی یک اقتصاد پُرچالش و شکننده، روی یک پل شکسته و قدیمی.
 
ما البته روی قله‌های افتخار هستیم. چرا از فرصت‌ها برای سامان‌دادن به چالش‌ها و شکستگی‌ها استفاده نکنیم. بیاییم حالا به خاطر مردم، این مردم استوار، با لیاقت، خوش‌فکر، خوش‌قلب و آگاه، حرف‌ها را به عمل برسانیم.
 
مراسم افتتاح پارک ترافیکی کودکان خوب بود. ترافیک صحبت‌ها نبود. ایمن بود و خلوت از حرف! 
 
کم گوی و گزیده گوی، چون در، تا ز اندک تو جهان شود پر
به عمل کار برآید، به سخن‌دانی نیست

انتهای پیام/۱۰۰۱