آوای خزر/ جوان‌تر که بودم وقتی بیرون میرفتم، حتما سیگار می کشیدم. وقتی در خیابان بودم بیشتر سیگار می‌کشیدم، اما اگر کسی به من سیگار تعارف می‌کرد، در جواب می‌گفتم: نه تشکر، من سیگاری نیستم. اما دروغ می گفتم. من سیگار کشیدن را در ۱۶ سالگی شروع کردم. آن زمان‌ها فکر می‌کردم، این کارم مرا بالغ نشان می‌دهد، ولی چون خجالتی بودم، این کار را در تنهایی انجام می‌دادم. خیلی وقت‌ها به جا‌های پر دار و درخت می رفتم و سیگار می‌کشیدم. اگر کسی در خانه نبود با شهامت! سیگاری روشن می‌کردم.

حتی وقتی به دانشگاه وارد شدم، این قضیه سیگار کشیدن را پنهان کردم. الان بیشتر از سی سال و دیگر نمی تاونم در این سن بگویم که من تازه سیگاری شده ام، چون این سن و سالی ست که بقیه در حال ترک کردن سیگار هستند.

خیلی دوست دارم با سیگاری‌های دیگر بیرون بروم. در واقع حسودی ام می شود که آن‌ها با هم به رستوران می‌روند و به راحتی سیگار می‌کشند. فکر می‌کنم آنها واقعا صادق و خیلی هم با حالن. اما این نظری نیست که من در مورد خودم دارم.

من از این که زیاد سیگار میکشم نگرانم. همیشه صبر می‌کنم تا تنها شوم بعد پاکت سیگار را در می‌آورم. دو یا سه تا سیگار می کشم. من پاکت سیگارم را در ماشین کنار دهان شویه و آدامس نعنایی ام پنهان کردم.

اما با وجود این پنهانکاری، چند بار خطر از بیخ گوشم گذشته است. یک بار که از رستوران زودتر بیرون آمدم، سیگاری روشن کردم، یکی از دوستانم نزدیک من شد. فقط شانس آوردم هوا تاریک بود مرا ندید و از کنار من رد شد. یه بار دیگر هم فندک از جیبم به زمین افتاد. من دستپاچه گفتم: این فندک را از روی میز رستوران برداشتم. یک بار هم که با دوستانم به فروشگاه رفته بودم، فروشنده مغازه گفت: همان سیگار همیشگی؟

من واقعاً خجالت زده شدم. از آن به بعد سعی کردم از فروشگاه‌های مختلفی سیگارم را تهیه کنم. می دانم حماقت می‌کنم. اما همه این‌ها میتوانست بدتر از این باشد. مثلاً اگر من معتاد به هروئین بودم چی؟ آن وقت باید این کار زشت خودم را پنهان میکردم. جنبه خوب ماجرا اینجاست که اگر من پیش بقیه سیگار می کشیدم حتماً بیشتر استفاده می‌کردم.

من به زودی ترک خواهم کرد و راز من هیچ وقت فاش نخواهد شد.

انتهای پیام/۱۰۰۵