آوای خزر: افتخارآفرینی‌ها و یاد بزرگان، دو بالی هستند که به جامعه شور و امید می‌بخشند. در همین مسیر، رمضان نوری تیرتاشی به بهانه طلای جهانی رحمان عموزاد و دومین سالگرد عالم ربانی، حاج شیخ علی‌اصغر رحمانی خلیلی، یادداشتی نوشته است. متن یادداشت به شرح ذیل است:

به خاطر این رحمان؛ به یاد آن رحمانی
فخر کشتی ایران و فخر خدمت مازندران

بسم الله الرحمان…
به نام خدای رحمان، به نام خدای رحمانی!
خدای بزرگی که خیلی‌ها را به اوج رساند،
و از دل خاک این سرزمین، مردان بزرگی آفرید.

برای تو می‌نویسم، گل‌پسر شایسته خلیل‌شهر!
رحمان بی‌رحم در زمین کشتی، مهربان در دل‌ها،
پلنگ سیاه مازندران، فخر کشتی ایران زمین!

رحمان عموزاد خلیلی،
پسر موسی، عصای دست زندگی،
و ستاره، ستاره آرام‌بخش آسمان خانه،
از بلندای خلیل‌شهر، روستای کشیرخیل،
در کنار چشمه ” سرخ او “
میان باغات اناری که هر ترکیدگی‌اش،
فریادی‌ست از دل عاشقانه‌ای بی‌پایان!

و در آغوش مهربانت، رهام کوچولوی بیست‌روزه،
نماد ادامه راه و امید نسل آینده،
که تازه به جمع قهرمانان این خاک پیوسته است.

تو ایستادی، ای پهلوان!
و مدال طلای جهان را از زاگرب کرواسی به خانه آوردی،
نه فقط برای خودت،
که برای دل‌های منتظر و پرامید مردمی که با تو نفس کشیدند،
و با تو خوشحال شدند.

پیروزی تو، شادی ملتی بود،
غروری که در روزهای سخت،
چراغی روشن بر قلب‌های خسته شد،
و ما را به اوج احساس رساند.

یاد دایی جان زنده‌یاد تقی محمدپور همیشه زنده است،
چراغ راهی که با گام‌های تو روشن‌تر شد،
و امروز، تو وارث آن مسیر و آن نام بزرگ هستی،

و در دل تاریخ خلیل‌شهر، نام شیخ علی‌اصغر رحمانی،
نماینده شایسته مردم شرق مازندران،
فخر خدمت مازندران و گنجینه افتخار این دیار،
همچنان زنده است، و راهش چراغ راه تو.

دیروز نام «رحمانی» بر شناسنامه خلیل‌شهر می‌درخشید،
و امروز «رحمان» با افتخار، پرچم این خاک را در جهان به دوش می‌کشد.

و چه زیباست که امروز، در کنار مدال طلای تو،
نام «رحمان» دوباره زنده کرده نام «رحمانی» را؛
یکی در میدان کشتی، یکی در میدان خدمت،
یکی با دوبنده، یکی با دغدغه،
هردو از یک خاک،
هردو تکیه‌گاه مردم!

باشد که همیشه پرتوان باشی،
و راهت روشن و استوار،
مثل چشمه زلال سرخ او،
که بی‌وقفه جاری است،
و قصه‌ای‌ست از زندگی!

داماد خلیل‌شهر:
رمضان نوری تیرتاشی
۱۴۰۴/۶/۲۷