دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۲۷۵۸۹
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۸

نگاهی به مستند «هوبره»|رقص «هوبره» برای شیخ‌نشین‌ها با خیانت ۷۰۰ هزار تومانی!

ایرانی‌ها برای تماشای دلبری «هوبره» ساعت‌ها در گرمای کویر منتظر ماندند اما شیخ‌نشین‌ها برای تماشای جان دادنش چند هزار دلاری خرج کردند.

به گزارش آوای خزر،مستند حیات وحش یکی از پرمخاطب‌ترین گونه‌های سینما در سراسر جهان است و در کشورمان نیز طرفداران بسیار زیادی دارد. کافی است به لیست برنامه‌های پرمخاطب تلویزیون که از سوی مرکز افکارسنجی آن منتشر می‌شود نگاهی بیندازید تا مشخص شود که مستندهای حیات وحش خارجی که از شبکه مستند پخش می‌شود چه قدر طرفدار دارد. چند سالی می‌شود که مستندسازان ایرانی نیز دست به خلاقیت زده و با ساخت مستندهای حیات وحش از گونه‌های جانوری کشورمان این سوژه پرمخاطب را رونق بخشیدند.

مستند «هوبره» یکی از مستندهای حیات وحش است که امسال در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد و در روز اول در خانه جشنواره به صورت آنلاین پخش شد. فتح‌الله امیری و نیما عسگری که پیش از این تجربیات مشترک زیادی در ساخت مستندهای حیات وحش داشتند، این بار سراغ سوژه‌ای جدیدتر و به روزتر رفتند. طبیعتا اولین انتظار از یک مستندساز حیات وحش این است که گونه‌های جانوری را به نمایش کشیده و زیست او را در قالب مستندهایی شبیه به مستندهای خارجی نمایش دهد. امیری این چنین مستند را در کار اخیر خود یعنی «در قلمرو افعی دم عنکبوتی» تجربه کرد که اتفاقاً مخاطب هم آن را دوست داشت. او به همراه نیما عسگری در مستند «در جست‌وجوی پلنگ ایرانی» نیز فضایی جدید را تجربه کرد و به عنوان یک حامی حیات وحش در جست‌وجوی گونه‌ای رفت که خطر انقراض را احساس می‌کرد که البته در آن فیلم نیز جنبه نمایش زیست جانوری بر مسئولیت اجتماعی غلبه می‌کرد. 

این دو مستندساز در جدیدترین فیلم خود تجربه جدیدی را آغاز کردند و آن هم ورود به پرونده قاچاق پرنده از کشورمان به دیگر کشورها از جمله کشورهای حاشیه‌ خلیج‌فارس است. همانطور که در ابتدای فیلم توضیح داده شده است، «هوبره» پرنده مورد علاقه شکارچیان کشورهای حاشیه خلیج فارس است که در چند دهه اخیر شکارشان باعث کاهش جمعیت این گونه شده به نحوی که خطر انقراض آن را تهدید می‌کند. پس این گروه مستندسازی با اطلاعاتی که از پیش داشته و البته همکاری سازمان حفاظت از محیط زیست وارد جریانی می‌شود که نتایجش تکان‌دهنده است. 

نقطه کلیدی فیلم مربوط به تصاویری است که توسط یکی از محلی‌ها و البته به صورت جاسوسی ضبط شده است. بدین شیوه که کارشناسان سازمان محیط زیست یکی از مردم محلی را تجهیز کرده و از او می‌خواهند تا فیلم‌هایی از ساخت دام برای این پرنده، جایگذاری آن در بیابان‌ها و شکارهایی که صورت می‌گیرد تهیه کند. به نظر می‌رسد که این محلی با اجازه کسانی که در حال ساخت دام هستند، فیلم تهیه کرده است اما همین موضوع سوالی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند که آیا نترسیدند که این محلی جاسوس باشد و این فیلم‌ها مشکلاتی را برایشان ایجاد کند؟ شاید تنها نقطه ضعف این مستند این باشد که کارگردان در مورد این شبهه پاسخی روشن در فیلم نمی‌دهد. 

با تهیه این فیلم‌های ارزشمند، زمینه برای ورود به باند قاچاقچیان باز می‌شود. یکی از بهترین و مهیج‌ترین تصاویر فیلم مربوط به درگیری‌هایی است که نیروهای سازمان حفاظت از محیط‌زیست با قاچاقچیان پیدا می‌کنند. کسانی که با کشتی، موتور یا ماشین در حال انتقال هوبره‌هایی هستند که با دام‌گذاری گیرشان انداخته‌اند. حتی این تیم مستندسازی با شناخت دقیق‌تری که نسبت به ابعاد این قاچاق پیدا می‌کند، سفری هم به قطر دارد و در آنجا کسانی را نشان می‌دهد که عشقشان پرنده‌بازی است و حاضرند برای تماشای لحظه‌ای از جنگ هوبره با دیگر پرنده‌های شکاری هزاران دلار خرج کنند. 

یکی از نکات برجسته فیلم در جایی است که کارگردان موفق شده است حس مخاطب را نسبت به لزوم حفظ این پرنده و جلوگیری از قاچاق آن به خوبی برانگیزد؛ جایی که مخاطب با دیدن تصاویری از شکار این پرنده با دیگر پرنده‌های شکاری که اسبابی برای لذت بردن شیخ‌نشین‌هاست کاملاً عصبانی می‌شود و یا زمانی که عبور گله‌ای از گوسفندان سبب شکسته‌شدن تخم‌های هوبره می‌شود، افسوس می‌خورد و برایش دلسوزی می‌کند. بدون شک ایجاد این احساس در مخاطب به واسطه انتقال تعصبی است که از کارگردان به مخاطب می‌رسد. نوع مکالمه نیما عسگری با کارشناسان محیط زیست نمونه‌ای از تعصبی است که او دارد و مخاطب حتما این موضوع را می‌فهمد. 

تدوین فیلم نیز بسیار خوب و دقیق انجام شده است؛ کارگردان راش‌های زیادی در اختیار دارد اما قراردادن همه این تصاویر باعث خسته‌شدن مخاطب می‌شود، بنابراین فیلم به‌گونه‌ای تدوین شده است که مخاطب تا آخرین لحظه از دیدن این اتفاقات خسته نمی‌شود. 

در لایه دوم فیلم و برای ایجاد جذابیت بصری، کارگردان تلاش کرده است تصاویری از زیست حیوان را هم قرار بدهد. این کار با کاشتن دوربین در جاهایی که احتمال حضور هوبره وجود دارد انجام می‌شود و گروه فیلم‌سازی با این کار صحنه‌های جالبی را شکار کرده است. مثلاً هوبره‌ها اگر از چیزی بترسند، تمام پرهای خود را باز می‌کنند و از این طرف به آن طرف می‌روند اما در بین تمام این تصویرهای شکارشده، یک تصویر ارزشی صدبرابر دارد. «پرنده‌شناسان می‌گویند هوبره می‌رقصد و از قضا رقص‌اش هم بسیار زیباست اما تاکنون فیلمی از این رقص در ایران ثبت و ضبط نشده است.» پس این موضوع انگیزه خوبی برای تیم کارگردانی می‌شود تا ساعت‌ها حضور در گرمای کویری را به جان بخرد تا بلکه بتواند رقصیدن هوبره را ضبط کند که از قضا موفق به این کار می‌شود. سکانس رقص هوبره با موسیقی ایرانی تلفیق شده و احتمالاً از آن صحنه‌های ماندگاری می‌شود که سال‌ها بعد آن را به عنوان میان برنامه در تلویزیون بارها می‌بینیم. 

مستند «هوبره» گامی روبه‌جلو برای مستندهای حیات‌وحش است؛ اولاً از این منظر که ضمن نمایش زیست جانوری، وارد پرونده قاچاق پرنده به خارج از ایران شد و دوماً حضور تیم مستندساز در کنار عوامل سازمان حفاظت از محیط‌زیست تلاش‌های آنان برای مقابله با شکارچیان غیرمجاز را به تصویر کشید. از این منظر شاید بتوان گفت این فیلم نوعی مستند بحران است؛ بحران نه از جنس داعش بلکه از جنس خطرناک قاچاقچی که برای پول بیشتر حاضر است سرمایه کشورش را بفروشد؛ وقتی مستند «هوبره» را دیدیم افسوس خوردیم که چرا عده‌ای حاضرند برای 700 هزار تومان، سرمایه ملی منطقه خود را به خارجی‌ها بفروشند؛ شیخ‌نشین‌هایی که هوبره برایشان می‌رقصد اما آخر سر او را در جنگ با شاهین می‌اندازند تا برای دقایقی لذت جان‌دادن پرنده را ببینند./علیرضا رحیم‌بصیری

 

انتهای پیام/1005

 
نظرات شما