یادداشت/حسین نجفی

سیاست‌ورزی ائتلافی؛ هنر ساختن قدرت سیاسی از کثرت نیروهای اجتماعی

کنشگری قهرآمیز و خروج از ائتلاف پیامدهایی به دنبال دارد، بی‌تردید ائتلاف سیاسی یک هنر است، هنر ساختن قدرت سیاسی با بهره‌گیری خردمندانه و هوشمندانه از کثرت نیروهای اجتماعی.
سیاست‌ورزی ائتلافی؛ هنر ساختن قدرت سیاسی از کثرت نیروهای اجتماعی

آوای خزر- یاداشت: حسین نجفی، معاونت اداره‌کل امور اجتماعی استانداری مازندران و دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی: سیاست‌ورزی ائتلافی یکی از پیچیده ترین راهبردهای کنشگری سیاسی در جوامع متکثر است. در علوم سیاسی، ائتلاف نه صرفاً یک توافق تاکتیکی میان احزاب یا گروه‌ها، بلکه سازوکاری برای مدیریت تضادها و تبدیل رقابت به همکاری محسوب می‌شود. نزدیک ترین مفهوم با سیاست‌ورزی ائتلافی، هم‌آوایی سیاسی ست که بعضا با یکدیگر به اشتباه گرفته شده است

ویژگی‌های سیاست‌ورزی ائتلافی

ائتلاف‌ها بازتابی از واقعیت‌های چندصدایی جامعه‌اند؛ از قومیت‌ها و مذاهب تا طبقات اجتماعی و جریان‌های متنوع سیاسی و فکری. ازهمین رو الگوی توزیع قدرت درآنها متفاوت ست. ائتلاف‌ها بجای تمرکز قدرت در یک حزب یا گروه، قدرت را میان بازیگران مختلف تقسیم می‌کنند و از انحصار جلوگیری می‌نمایند. در همین جا، تعارضات جدی شکل می‌گیرد. سیاست‌ورزی ائتلافی نیازمند توانایی در مذاکره، مصالحه و سازگاری با شرایط متغیر است. ائتلاف‌ها با جذب نیروهای متنوع، پایه‌های اجتماعی و سیاسی مشروعیت را تقویت می‌کنند و ناتوانی دراین مسیر ، تبعات خطرناکی بدنبال دارد
به عبارت دیگر؛ نخستین گام در سیاست‌ورزی ائتلافی، پذیرش این واقعیت است که نیروهای اجتماعی اهداف و اولویت‌های متفاوتی داشته و تضادها باید به عرصه مذاکره و چانه‌زنی منتقل شوند تا از برخورد مستقیم جلوگیری شود. ازینرو ایجاد سازوکارهای حل اختلاف یکی از پیشنهاداتمطرح درین رابطه ست. کمیته‌های مشترک، توافق‌نامه‌های شفاف و قواعد نهادی می‌توانند تضادها را مدیریت‌پذیر کنند.

چالش‌ها و ضرورتهای سیاست‌ورزی ائتلافی؛
ناپایداری توافق‌ها؛ اختلاف منافع می‌تواند به فروپاشی سریع ائتلاف‌ها منجر شود.
مسئله اعتماد؛ بازیگران سیاسی اغلب نسبت به وفاداری شرکای ائتلافی تردید دارند (تعارض میان اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت)

اما مهمترین نکته، در توزیع قدرت و منافع است. مثلا در شرایط برابری آرای انتخاباتی ممکن است یک جریان کوچک با گردش به چپ و یا راست، تعیین‌کننده بازی انتخابات باشد فلذا سهم او در آرایش فردای پیروزی را نمیتوان صرفا سهم کمی درنظر گرفت و این نکته‌ی بسیار مهمی برای ائتلاف‌های بعدی و تداوم ائتلاف های فعلی ست.

قطعا چنین تحلیلی ممکن است مورد پسند برخی شخصیت های سیاسی و حزبی نباشد اما شریک ائتلافی باید سهمی متناسب با “وزن اجتماعی” و “تعیین‌کنندگی انتخاباتی” داشته باشد.
سیاست‌ورزی ائتلافی را می‌توان هنر تبدیل رقابت به همکاری دانست. این هنر زمانی موفق خواهد بود که رهبران سیاسی بر مدیریت تفاوت‌ها و خلق منافع مشترک تمرکز کنند

نقش کنشگری نیروها و قهر یا خروج از بازی در سیاست‌ورزی ائتلافی

سیاست‌ورزی ائتلافی تنها به توافق اولیه میان نیروهای سیاسی محدود نمی‌شود؛ بلکه کنشگری فعال یا انفعال و خروج نیروها می‌تواند معادلات ائتلاف را به‌طور جدی تغییر دهد. در واقع، ائتلاف‌ها موجودیت‌های سیال‌اند که بقای آن‌ها وابسته به رفتار بازیگران درونشان است.
بدون شک حضور فعال نیروها در فرآیند تصمیم‌سازی و اجرای سیاست‌ها، انسجام ائتلاف را تقویت می‌کند.همچنین وقتی نیروهای مختلف درتصمیم‌گیری مشارکت واقعی داشته باشند، ائتلاف نزد افکار عمومی مشروع‌تر جلوه می‌کند. کنشگری مانع اصلی سلطه یک جریان بر دیگران می‌شود و توازن قدرت را حفظ می‌کند.
به دیگر یخن ؛ خروج یک نیروی کلیدی و یا جمعی از کنشگران، می‌تواند کل ساختار ائتلاف را بی‌ثبات کند و گاهی، ائتلاف را مجبور می‌کند مسیر جدیدی انتخاب یا اولویت‌ها را تغییر دهد
توجه بهداین نوته ضروری ست که نظام تصمیم‌سازی باید امکان بازگشت نیروهای ناراضی را فراهم کند و احتمال قهر و خروج را کاهش دهد. نیروها باید احساس کنند که سهمشان در قدرت و سیاست‌گذاری متناسب با وزن اجتماعی‌شان است و یا در ویترین قدرت، مورد احترام اند. در صورت خروج، نظام تصمیم‌سازی باید بتواند با بازتوزیع مسئولیت‌ها و بازتعریف اهداف، از فروپاشی کامل ائتلاف جلوگیری کند. هنر سیاست‌ورزی ائتلافی دقیقاً در همین‌جاست: مدیریت تضادها، حفظ نیروها در بازی ویا ابجاد میدان بازی.

 

انتهای پیام/

برچسبها :

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *