سیلی انتخاباتی؟! ببین ده ما دست کیاست؟!

آوای خزرآزاده بابانژاد: سال ۹۴ بود و انتخابات ریاست‌جمهوری که یک عضو ستاد علی لاریجانی در مازندان رفته بود تا در هیاهوی سالن سید رسول ساری خودش را به ایشان برساند، اما با ممانعت محافظان روبرو شد.

اصرار و تقلا از یک‌سو و ممانعت از سوی دیگر، نهایتاً به یک کشیده‌ی آبدار منتهی شد که شاید آخرین سیلی عمر آن بنده خدا بود.

گرچه سیلی‌زدن در ظاهر این قضیه درست نبود و شاید آقای محافظ دیه هم می‌داد بابت این اقدام “آفندی”، اما جایی که اصرار بی‌فایده باشد؛ باید توقع این برخورد را هم داشت.

 
سیلی‌خوردن همانا و تغییر موضع دادن آقای باصطلاح ارادتمند همانا، از همان لحظه‌ای که درد سیلی احساس شد، مرد بخت‌برگشته هم سالن سید رسول را به سمت ستاد احمدی‌نژاد ترک گفت. به همین راحتی، به همین دردناکی.

همین فرد در انتخابات قبلی مجلس شورای اسلامی در ستاد علی بابایی کارنامی فعالیت می‌کرد و سودای ریاست در دفتر او را داشت، اما وقتی چنین نشد، شد مخالف آقای نماینده. به همین راحتی، به همین نامردی!

انتخابات نه‌تنها برای نامزد‌ها و کاندیداها، بلکه برای طرفداران آن‌ها هم یک آزمون است. فصلی برای کوشش و جوشش و پایبندی و ارادت خالصانه نسبت به آنکه انتخابش کرده‌ای و برایش قدم گرفته‌ای.

 
اینکه با یک سیلی از کوره در بروی و بروی سمت رقیب و یا چون برابر خواسته‌ات ‎عمل نشد اصلا قید یک جریان را بزنی و بشوی جریان‌ساز در برابر او، باید در جریان باشی که این اقدام پدافندی از سوی هیچ حزب و گروه و عقیده‌ای پذیرفتنی نیست و فقط دور باطل است. به همین راحتی، به همین روشنی.

 انتهای پیام/۱۰۰۱/

برچسبها :

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *