گزارش/
آیا احتمال تکرار فاجعه معدن یورت آزادشهر وجود دارد؟!
مشکلات هنوز تمام نشده، کارگران هر روز به امید هوایی تازهتر مشغول کار میشوند، از سر ناچاری به این شغل سخت مشغولند، رنج جان میبییند برای لقمهای نان و اینروزا میترسند، میترسند و از خود میپرسند آیا فاجعه اردیبهشت 96 دوباره تکرار میشود؟ سخن از معدن یورت آزادشهر است، باید از همین حالا به فکر بود.

آوای خزر – ابراهیم حاتمی خبرنگار پارلمانی و فعال رسانهای کشور: معدن همان معدن است و کارگران همان کارگران. معدن زمستان یورت آزادشهر گلستان که سیزدهم اردیبهشتماه 96 منفجر شد و 43 نفر از کارگرانش را کشت، حالا دوباره تبدیل به گلوگاهی تنگ و تاریک شده تا آدمها را به داخل بکشد و شاید هیچ وقت دیگر پس ندهد.
کارگران معدن از بعد اردیبهشت امسال که جسدهای کبود همپیشهایهایشان را از دهانه «یورت» بیرون کشیدند، دیگر کارگران سابق نشدند اما غم نان چارهای برایشان نگذاشت. آنها از همان روز که چهل و سومین جنازه را از زیر خروارها زغالسنگ درآوردند، دوباره سر هر صبح انتهای آن سربالایی پر درخت، چکمهها را به پا میکنند، لباسها را به تن و با چراغهای مخصوص خودشان را برای ورود به دهانه آماده میکنند؛ شاید بدون صبحانه و در فکر شام شب.
* مشکلات سرجایش است
محمود کمالی کارگر معدن زمستان یورت بود و هنوز هم است. او برای نجات همکارانش وارد تونل شده بود که دچار خفگی شد و یک هفته در بیمارستان بستری شد. یک ماه دست از کار کشید و حالا دوباره به معدن بازگشته: «معدن بعد از حادثه تغییری نکرد، حالا هم مثل روز اولش است، الان ما میرویم و کار میکنیم و خودمان را به خدا میسپریم. معدن فقط 20 روز اول تعطیل بود، بعدش سر کار برگشتیم. کار با تعدادی از نیروهای قبلی دوباره شروع شد.»
به گفته محمود کمالی، کارگران معدن، هنوز حقوق برجهای دو و سه مربوط به قبل از حادثه و مرداد و شهریور که بعد از حادثه بود را نگرفتهاند: «روند پرداخت حقوق مثل قبل از حادثه است، فرقی نکرده.» کمالی نزدیک به 15سال سابقه کار در معدن دارد و حالا 30 ساله است. او در تیم استخراج معدن است: «بعد از حادثه انفجار 400، 500 متر از معدن را بستند، همان جایی که انفجار اتفاق افتاده بود، کنارش یک تونل دیگر زدند و به عقب برگشتند، آن مسیر خطرناک است و هر روز ریزش دارد.»
دویل تهویه مهمترین معضل معدن زمستان یورت بود؛ حفرهای برای ورود جریان هوا و بالابردن ایمنی که اگر مسیر آن در تونل باز بود، انفجار معدن این همه قربانی نمیداد: «قرار بود برای معدن دویل بخرند، اگر این اتفاق بیفتد، مشکل حل میشود. بدون دویل گاز داخل تونل جمع میشود و منجر به خفگی میشود. قبل از حادثه معدن زمستان یورت دویل نداشت.»
کمالی میگوید در این مدت بخشی از طلب کارگران را پرداخت کردهاند؛ طلب او 10 میلیون تومان بود که نزدیک به هشت میلیون تومان آن پرداخت شده است: «بیشتر کارگرانی که حالا در معدن مشغول به کار هستند، نیروهای جدید هستند. کارگران قبلی بیمه بیکاری میگیرند و خیلیهایشان برنگشتهاند. آنهایی که برگشتهاند حدود 10 تا 20 نفر هستند.» کمالی از سختی کار در این معدن میگوید: «بعد از حادثه مشکلات ما سر جایش ماند. نمیدانید با چه بدبختی توانستم چراغ بگیرم، حرف که میزنیم اعتراض که میکنیم، میگویند دیگر سر کار نیایید. هر چه به ما میدهند پولش را میگیرند، ما چراغ را برای کارمان میخواهیم، اما 300 هزار تومان از حقوقمان کم میکنند، این اتفاق برای لباسها و چکمهها هم میافتد.» کمالی کارگر بخش استخراج معدن است.
* هر 100 متر تونل معدن باید یک دویل داشته باشد
«اسماعیل میرحسینی» هم کارگر معدن زمستان یورت است و از دقایق اول حادثه اردیبهشت بالای سر کارگران بود و جنازههای زیادی درآورد. او اطلاعات بیشتری درباره معدن دارد: «همان بخشی از معدن زمستان یورت که خراب شد را درست کردند و کارگران دوباره کار را دست گرفتند؛ الان کارگران مشغول کار در همان بخش هستند.»
به گفته این معدنچی در همان تونلی که دچار انفجار شد، نزدیک به 70، 80 کارگر مشغول به کار بودند که بیشتر از 40 نفرشان کشته شدند؛ از آنهایی که زنده ماندند 10، 15 نفر خودشان را بازنشسته کردند و بقیه هم بیمه بیکاری میگیرند: «شاید از گروه قبلی تنها 10 نفر دوباره در همان تونل مشغول به کار شدند، البته در آن بخشی که دچار انفجار شد، کسی کار نمیکند، آن مسیر را رها کردهاند و مسیر دیگری را حفر کردهاند.»
میرحسینی میگوید که معدن زمستان یورت 4 تونل دارد و در هر تونل 70، 80 نفر کار میکنند: «معدن زمستان یورت یکی از بهترین معدنهای استخراج زغالسنگ است و هر بار 600 واگن زغال از آن خارج میشود.» او کارگر معدن رضی است که زیرمجموعه همان شرکت معدن زمستان یورت کار میکند و حالا او درباره وضع ایمنی تونلهای معدن توضیح میدهد: «تونلِ یکِ معدن زمستان یورت 1700متر بود که در طول این مسیر یک جاهایی دویل بود که بسته شده بود، این دویلها برای خارجشدن گازها زده میشوند؛ چرا که داخل معدن تجمع گاز خیلی بالاست.
براساس استاندارد باید در هر 100 متر یک دویل وجود داشته باشد، هر دویل با توجه به مساحتی که دارد 50 تا 150 میلیون تومان هزینه ساخت میبرد.» به گفته این معدنچی، حالا در معدن زمستان یورت دویلهای بستهشده باز شدهاند: «بعد از بازکردن دویلی که بسته شده بود، توانستیم جنازههای انفجار را باز کنیم، فقط هم از همان راه میشد به جنازهها رسید. آن منطقه آنقدر کار داشت که تازه شب یلدا توانستیم به آن بخش انفجار برسیم.»
حالا بر اساس آنچه معدنچیها میگویند، مدیران و پیمانکاران معدن تغییر کردهاند: « هر هفته بازرسان از معدن بازدید میکنند و تنها در صورت تأیید آنها مسیر ادامه پیدا میکند.»
وضع پرداخت حقوقها همچنان نابسامان است، میرحسینی میگوید که الان برج 11 است و مسئولان معدن تازه میخواهند حقوق برج 6 یا 7 را واریز کنند؛ این کارگر ماهانه 800 هزار تومان حقوق میگیرد: «شما فکر کنید ما برخی جاها وارد مسیرهایی میشویم که عرضاش 30 سانت است و خودمان هم جا نمیشویم، واقعا آدم وحشت میکند، اما با این شرایط به ما 700، 800 هزار تومان میدهند. گاهی هم 400 هزار تومان برای ما حقوق واریز میکنند.» حقوقها اما تنها گلایه کارگران نیست، نبود امکانات و بیتوجهی به ایمنی کارگران هم جزو مشکلات دیگر است: «هر چه کارگر برای کار نیاز دارد، از حقوقش کم میشود؛ الان قیمت یک چراغ خوب 450 هزار تومان است، این چراغ نباید جرقه بزند چون میتواند منجر به انفجار شود، اما پولش را خود معدنچی باید بدهد.
... قبلا به ما صبحانه شیر میدادند، ناهار میدادند، اما حالا از این چیزها خبری نیست. ماسک و چکمه و لباس کار را خود کارگر باید از جیب بدهد. تا سال 92 تمام هزینههای ما را شرکت میداد، حتی به ما تسهیلات هم میدادند.» وضع اشتغال در استان گلستان خوب نیست، همین هم شده تا کارگران معدن چارهای جز بازگشت به کار در همان معدن خطرناک نداشته باشند: «کارگران معدن اوضاع مالی خوبی ندارند، بعضی از کارگرها نان نداشتند به بچههایشان بدهند؛ از فقر گریه میکردند.»
حسین رجبلو یکی دیگرازکارگران سابق معدن یورت ومعادن دیگر شرکت شمال شرق است که سابقه چندین ساله کار درقسمت استخراج و سینه کار دارد که این روزهابه سختی داردگذران زندگی میکنددرخانه گلی قدیمی که امنیت خوبی ندارد و از ابتدایی ترین امکانات زندگی متاهلی برخورداراست وبه نوعی به نان شب خودمانده عمرچندین ساله خود را در این معادن خطرناک درداخل تونل گذرانده که بخاطر یک حادثه درتونل عین کار دست وپایش شکست و بدون حمایت ازطرف پیمانکاروکارفرما با پای پیاده به بیمارستان میرودوباهزاران دردوگرفتاری پول عمل جراحی اش راازهمسایگان خود قرض میکند.
... دریغ ازیک حمایت ساده مادی ومعنوی درطول خانه نشینی و درمانش هیچ گونه حمایتی ازطرف پیمانکاروکارفرما نمیشود و بیمه وحقوق ومزایایش واریزنشده وهزینه درمان بیمارستان هم داده نشده وبخاطر عدم حمایت ازسوی مسولین معدن سه سال است خانه نشین شده ومبلغ ده میلیون تومان طلب اش سالهاست باقی مانده وبیمه اش رد نشده وبلاتکلیف با هزاران گرفتاری درمنزل افتاده وبه سختی زندگی خانوادگیش رامیگذراند و بارها و بارها برای اشتغال مجدد به مسولین معدن مراجعه می کند ولی به دلایل واهی وغیرمنطقی از اشتغال بکارمجددش جلوگیری میشود کارگری که چندین سال عمرخود را در سخت ترین شغل معدن درداخل تونل سپری کرده و دست و پایش را درهمین معادن بخاطرحادثه صدمه دیده چرا باید به سردی و بدلایل غیرمنطقی جذب بکارنشود وسه سال حقوق ومزایا وبیمه اش بلاتکلیف بماند وایا این رسم عدالت محوری و حمایت از قشرضعیف و تلاشگرکارگر است؟
... بجای حمایت قاطع و دلجویی ازوی چندسال خانه نشین کنند و حق وحقوق قانونی که طلب کاراست راهم با هزاران التماس به ان نپردازند براستی چه کس وکسانی باید پاسخگوی دل شکسته این کارگر و هزاران نفر امثال ان باید باشند.
... مسئولین امر باید به درد و دل این کارگران و خواسته های بحقشان گوش کنند و با پیگیریها و بازرسی های مرتب حمایت قاطع را از این قشر ضعیف وزحمتکش جامعه یعنی جامعه کارگری که نقش بسیارمهمی درابادانی میهن عزیزمان ایران ورونق اقتصادی دارند وازامنیت شغلی بیشترین انها برخوردارنیستند اعلام نمایند.
انتهای پیام/