آوای خزر – آزاده بابانژاد: روزها از پی هم میگذرند، نشستها در سطوح شهرستانی تا ملی برگزار میشود، خبرهایی از مدیران پاییندستی تا بالادستی گفته میشود، وعدههایی از سطح عادی تا ملی از آخر پاییز تا سر خرمن به درازای کوتاه تا بلندمدت، داده میشود، و "میشود"های دیگری نیز هم.
هفتهای نیست که بازدیدی از بندر نسل 3 شمال کشور در نوار جنوبی خزر انجام نشود، امیرآباد را میگویم؛ بندری که در هیاهوی نشستهایی که برای مناطق آزاد کشور انجام میشد، درباره اینکه نامش هاشمینژاد باشد یا امیرآباد بحث بود، میخواستند زهره چشمی از صدا و سیما بگیرند که اینقدر نگوید بندر امیرآباد نکا. آخر مگر مشکل بندر امیرآباد و یا راهکار مقابله با تلویزیون میلی/ ببخشید تلویزیون ملی همین بود؟! با بندر نفتی نکا میخواهید چه کنید؟ اینها فقط نام است و نشانشان جای دیگری است! چرا از تفکرات جزیرهای بیرون نمیآیید؟!
آقایان مسئول، روزهایی که بهدنبال نامی نو برای بندر امیرآباد بودند، مناطقی چون اروند و ماکو راهاندازی شد، حالا مازندران احساس میکند کلاه گشادی بر سرش گذاشتهاند، مازندران مدعی است که باید سه منطقه آزاد در نوار شرقی، مرکزی و غربی این استان داشته باشد. اینکه این خواستهی نمایندگان شریف است یا خواستهی مردم شریف مناطقی از مازندران فرقی ندارد، در نشست و برخاستها میگویند تبدیل به مطالبه عمومی شده است اما واقعیت امر، خبر از خاص بودن آن دارد.
منطقه آزاد در مازندران در سال 83 به پیشنهاد جمعی از افراد متخصص ابتدا در بهشهر مطرح و حتی دلایل و زیرساختهای لازم نیز توسط یکی از اعضای شورای شهر وقت به رئیس جمهور تقدیم شد. اما پس از آن نمایندگانی روی کار آمده و آن را به نام خود ثبت کردند.

کمکم کاندیداهای مجلس و مجلسیان فعلی در مازندران به فکر افتادند که برای تبلیغات خود، بد نیست راهاندازی منطقه آزاد را به لیست وعدههای خود/ ببخشید مطالبات مردمی اضافه کنند.
"این مطالبه عمومی چرا اینهمه به طول انجامیده است"؟ این سوالی است که برخی ذهنها را بهخود مشغول کرده است، راستش را بخواهید عموم نمیدانند کارکرد منطقه آزاد چیست و اصلا به چنین منطقهای فکر نمیکنند.
نمایندگان اما از رونق تولید و اشتغال میگویند، حتی خودشان هم طرح و برنامهای برای منطقه آزاد ندارند، میخواهند سراسر مازندران آزاد باشد! حال آنکه باید زیرساختهای مناسبی را ایجاد کنند، از جادههای مرگ و دستانداز که نمیشود به منطقهی آزاد رفت.
"بندر فریدونکنار و پیشنهاد منطقه تولیدی و صنعتی در مرکز، بندر نوشهر و بخش نور و چالوس برای منطقه گردشگری در غرب، و نکا، بهشهر و گلوگاه در حاشیه بندر امیرآباد برای منطقه آزاد انرژی" در شرق، اینها آخرین دستاورد نشست مجمع نمایندگان مازندران و استاندار این استان بود.
هنوز نمایندگان مازندران نتوانستند شفافسازی کاملی از این تقسیمبندی داشته باشند، به نظر میرسد در تفکیک مناطق چیزی شبیه این رخ خواهد داد که مازندران یا صنعتی باشد یا گردشگری و یا کشاورزی، ای کاش نمایندگان به این مهم دست مییافتند که مازندران همیشه قطب کشاورزی بوده و هست و باید براساس همین شاخصه به سوی صنعت و گردشگری رفت. ما هنوز در فراهمآوردن زیرساختهایی همگام با کشاورزی مشکل داریم.
چرا هنوز در صنایع تبدیلی و در صادرات محصولات کشاورزی لنگ میزنیم و از طرفی به وجود 3 بندر استراتژیک میبالیم. بهراستی آیا سهم بنادر مازندران از صادرات کشاورزی باید همین چند صد هزار تن باشد؟ نمایندگان مازندران چه حمایتی از صادرات استان دارند؟ چه اقدام خاصی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان داشتند؟ چرا همچنان صادرات مازندران به کشورهای حاشیه خزر و ترانزیت کالا با مشکل مواجه است؟ چرا باید درگیر کانتیر و بیمه و محدودیتهای گمرکی باشیم؟
ای کاش منطقه آزاد در مازندران فراموش شود و نمایندگان به اجماع کامل در فراهمآوردن زیرساختهای لازم برای رونق تولید و اشتغال و افزایش سهم این استان در تولید ملی باشند. ای کاش نمایندگان مازندران بر سر اینکه چه کسی بیشتر به فکر اقتصاد مردم استان بوده است و چه کسی بیشتر توانسته است مشکلات اقتصادی مردم را حل کند با هم رقابت میکردند. لااقل این جنگ و ستیز بر سر "شده"ها بود نه "میشود"ها.
هر منطقه از مازندران قابلیت کشاورزی، گردشگری، صنعت و انرژی(بسته به تصمیمات ملی) دارد و تفاوت تنها در میزان آنهاست. بیاییم مازندران را یکپارچه ببینیم. آقای نماینده! منطقه آزاد مشکلی را حل نمیکند. اینقدر نگویید:"منطقهی آزادم آرزوست"!
اخبار مازندران
انتهای پیام/ 1354