
آوای خزر - آزاده بابانژاد/ خیلی وقت است که از افزایش سهم زنان در مدیریت سخن گفته میشود، شاید مسئولان فرادستی به این نتیجه رسیده باشند که باید برخی مسئولیتهای کلان را به زنان بسپارند و از تجربیات و اندیشههای لطیف و ظریف آنها برای ارتقای سطح سلامت، سواد، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، بهرهمند شوند.
اما در آن روی سکه هنوز نگاه جنسیتی نسبت به زنان وجود دارد و اعتماد به توانمندی آنها صورت نگرفته است، چالشهای حضور زنان در مناصب مدیریتی مطرح است و مردان بر طبل چالشها میکوبند و صورت مسئله را پاک میکنند. اگر این پارادوکس نسبت به مدیریت زنان از بین نرود و از توانمندی زنان به معنای واقعی استقبال نشود، تا پایان برنامه ششم که نه، تا پایان هیچ برنامهای، سهم زنان در مدیریت کشور محقق نمیشود.
بسیاری از زنان فرهیخته کشور علیرغم استعدادها و تواناییهای قابل دفاع، به دلیل حمایت نشدن و دیدهنشدن، بهترین سالهای عمر خود را پشت میزهای ادارات گذراندهاند و با مسئولیت کارشناس بازنشسته شدند.
با نگاهی گذرا به مسئولیتهای مدیریتی زنان کشور، با شفافیت و بدون تعصب میتوان اعلام کرد که بیعدالتی، سوءاستفاده از مقام، اختلاس و کمکاری در تعداد انگشتشماری از زنان در سطح مدیریتی دیده شده است تا جایی که این میزان به چشم نمیآید.
از آغاز سال 98 در نشستهای مختلف گریزی به این موضوع زده شد و شاید بیشترین تاکید از سوی عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور صورت گرفت که از افزایش سهم زنان در حوزه مدیریت گفت.
او در نشست اخیری که با استانداران سراسر کشور داشت، بر اهمیت و ظرفیت بالای دفاتر بانوان استانداریها تاکید کرد و خواستار توجه به موضوع بانوان و خروج آن از چارچوب وظایف رسمی اداری شد.
رحمانیفضلی معتقد است که زنان کشور ظرفیت بسیار بزرگی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تربيتي دارند و به استانداران گوشزد کرد که از نظرات بانوان دفاتر استانداریها در نشستهایی ازجمله شورای اداری، شورای توسعه و برنامهریزی و ستاد بحران استفاده کند.
*** فریبا نظری مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده نیز در نخستین نشست سراسری مدیران کل امور بانوان و خانواده استانداریهای کشور در سال 98، از سخنان رحمانیفضلی استفاده کرد و از تاکید دولت بر حمایت از بهکارگیری بانوان و جوانان در جایگاههای مدیریتی گفت و اینکه این مهم تبدیل به رویکرد غالب در واحدهای تابعه وزارت کشور شده است.
او البته آمار شفافی از وضعیت استانها داد و گفت: براساس ارزیابیهای صورتگرفته، استانهای تهران با انتصاب ۱۳ مدیر، مرکزی و گیلان با انتصاب ۱۲ مدیر، فارس و همدان و لرستان با انتصاب ۱۱ مدیر در سطوح مدیرکل، فرماندار، معاون مدیرکل، معاون فرماندار و بخشدار، مناسبترین عملکرد را در بهکارگیری از بانوان در سطوح مدیریتی تابعه وزارت کشور داشتهاند.
نظری با بیان اینکه تخصصگرایی، تعهدگرایی و دوری از نگاه تبعیضآمیز، به گفتمان غالب اجرایی و مدیریتی وزارت کشور تبديل شده است، اظهار امیدواری کرد که استفاده از ظرفیت مدیریتی بانوان جوان و متعهد روند رو به رشد داشته باشد.

*** امروز نیز سمیه قاسمیطوسی مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران در نخستین نشست سالجاری که با مشاوران امور بانوان دستگاههای اداری استان مازندران داشت، به همین نکات اشاره و اعلام کرد: رتبه ما در حوزه انتصابی مازندران قابل دفاع نیست و باید در سطوح مختلف مطالبهگری شود.
وی سهم زنان مازندران در مدیریت این استان را حدود 2 درصد اعلام کرد و گفت: در حالیکه زنان فرهیخته، کاربلد و کاردان زیادی در استان داریم اما سهم اندکی از مناصب سطوح بالا داریم.
او ابراز امیدواری کرد که با نگاه خوب استاندار مازندران، این میزان افزایش یابد و حداقل تا پایان سال جاری به چند برابرِ درصد فعلی برسد.
*** بد نیست نگاهی هم به آمار زنان شاغل در مازندران بیندازیم؛ براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 95، تعداد کل زنان شاغل در مازندران 135 هزار و 558 نفر است، در حال حاضر 100 هزار نفر در ادارات مازندران مشغول کار هستند که تعداد مردان تنها 5 درصد از تعداد شاغلان زن بیشتر است.
وقتی به تعداد شاغلان زن در سطوح اداری نگاه میکنیم؛ میبینیم سهم زنان مازندران از مناصب بالا مانند مدیرکل، معاون استاندار، فرماندار و معاون فرماندار حدود 2 درصد است و در حالیکه گفته میشود تا پایان عمر دولت دوازدهم یعنی 1400 و پایان برنامه ششم توسعه قرار است سهم زنان کشور در مدیریت کشور به 30 درصد برسد، تا تحقق این مهم راه درازی در پیش است و باید منتظر یک معجزه یا انقلاب مدیریتی در حوزه بانوان باشیم.
اخبار مازندران
انتهای پیام/