به گزارش آوای خزر، انجمن مازندرانیهای مقیم تهران نشست شورای مرکزی را با حضور اعضا در تهران - پردیس ونک برگزار کرد. در این سلسلهنشستها، درباره مهمترین چالشها و فرصتهای مازندران بحث و تبادل نظر میشود، اکنون یکی از مشکلاتی که استان را میآزارد بحث پسماند است که با پیگیریهای صورتگرفته، در قدم نخست کارگروه مدیریت پسماند شمال کشور در سازمان مدیریت و برنامه بودجه کشور تشکیل شد.
در تازهترین نشستی که توسط انجمن مذکور در تهران برگزار شد، موضوع در ادامهی همان بحث پسماند به موقعیت احداث سد هراز که کوهی از زباله را در بالادست خود دارد؛ اختصاص یافت. این انجمن سعی میکند با رایزنیهای خود، تبعات ناخوشایندی که کارشناسان درباره آن به نتیجه رسیدهاند را از هماکنون مانع شود، این تبعات بهحدیست که نهتنها منطقه هراز را در بر میگیرد بلکه احتمال زمینلرزه وجود خواهد داشت که بحران بسیار بزرگی است.

دکتر مهدی زارع - استاد تمام پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله - گزارشی از احداث سد هراز در مسیر جاده هراز ارائه کرد.وی در ابتدای گزارش اظهار میدارد که سد هراز بهمنظور جبران حقآبههای حذفشده رودخانه و دره هراز از سدلار، ساخته میشود، چرا که بهرهبرداری از سد لار از سال ۱۳۵۹ با هدف تامین نیاز آب شهری تهران مورد بازنگری قرار گرفت و حقآبههای دشت هراز از سد لار حذف شد.
" هرگز سطح آب مخزن سد لار به حد پیشبینیشده اولیه نرسید، چرا که در جای مناسب و در کنار قله و سامانه آتشفشانی دماوند ساخته شد(و جای نامناسب سد بر روی سازند آهک لار از سوی روانشاد استاد دکتر یدالله سحابی، نخستین استاد زمینشناسی دانشگاه تهران از سالهای دهه ۱۳۲۰ شمسی اعلام و به مسئولان تذکر داده شده بود)، و مخزن سد بر روی آهک کارستیک و با خلل و فرج فراوان هرگز امکان نگهداری آب در مخزن را فراهم نکرد".
مهدی زارع اعلام داشت که به نظر میرسد این سرنوشت پرهزینه و نافرجام سد لار به دلیل عدم توجه به ملاحظات زمینشناختی در مراحل اولیه انتخاب محل سد، بهنوعی در سد در حالِ احداث هراز نیز در حال تکرار است.
عضو شورای مرکزی انجمن مازندرانیهای مقیم تهران با اشاره به مشکلات موجود در زمینه سد هراز، این مشکلات را به دو دسته کلی صورتبندی و تصریح میکند: مشکل اول؛ مسئله محل احداث سد در فاصله حوزه نزدیک گسل شمال البرز و خطر وقوع یک زمینلرزه شدید، و در صورت شکست سد، سرازیر شدن حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب به پائیندست است که شهر آمل و روستاهای پیرامونش در دشت مازندران در معرض این آسیب قرار خواهند گرفت، و دوم زیر آب بردن میدان زباله عمارت که محل دفن زبالههای شهر آمل است، خواهد بود.
"احداث سد، سبب جاریشدن کامل آلودگی این میدان در رودخانه هراز و آسیب جدی به پائیندست بهویژه شهرهای آمل و محمودآباد و دشت مازندران خواهد شد".
زارع یکی از مشکلات این سد را در زلزلهخیزی منطقه دانست با این توضیح که لرزهخیزی مرکز مازندران تحت تاثیر گسل "البرز شمالی" و گسل "مازندران" (خزر) است. گسل البرز شمالی مسبب 2 زلزله شدید سده بیستم بوده است، زلزله ۸ خرداد ۱۳۸۳ در فیروزآباد کجور با بزرگای ۶.۵ ریشتر که با ۲۷ کشته همراه بود؛ و در مناطق "بلده" و "کجور" بهشدت احساس شد.
"دومین رخداد مهم زمینلرزه ۱۲ تیر ۱۳۳۶ (۲ ژوئیه ۱۹۵۷) در "سنگچال" (بندپی، جنوب آمل) بوده است که حدود ۱۲۰۰ کشته بر جای گذاشت. بزرگای زلزله سنگچال در حد ۷.۰ برآورد شد. از این رو گسل البرزشمالی، گسل مهمی است که پتانسیل لرزهزایی بالایی نیز دارد، هر رخداد زلزله شدید (با بزرگای بیش از ۶) در این منطقه با وقوع زمینلغزشهای مهم متعدد میتواند همراه باشد که بهعنوان مخاطره ثانویه سبب خسارت و تلفات بهویژه در دره هراز و جاده هراز و روستاها و شهرهای واقع در منطقه کوهستانی دره هراز میشود.

استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله میگوید: در قطعه گسله البرز شمالی یعنی حدفاصل ناحیه چلاو و ناحیه کجور، یک نبود لرزهای مهم وجود دارد (قطعهای از گسل فعال و لرزهزا که از زمان مشخصی در هزارههای گذشته تاکنون زلزله شدیدی در آن رخ نداده و هر آن ممکن است رخ دهد)، و انتظار میرود که یک زلزله در حد بزرگای ۷ در این منطقه لرزش شدید و خسارات جدی ایجاد کند.
"زلزله سنگچال، منطقه کوهستانی بندپی را با حدود ۱۲۰ روستا بهکلی ویران کرد. سنگینترین ویرانیهایی که در اثر زمینلرزه به بار آمد بین ناندل، سنگچال، چلیاسر، نسل، اندوار و پردمه بود، در حالیکه سنگریزشها و زمینلغزهها بهویژه در برون، ورزنه، شنگلده، نل و دینان بر میزان ویرانیها افزودند".
زارع میافزاید: در مسیرهای علیای سجارود و شیرقلعه، سد زمینلغزشی ایجاد و گذرگاهها بسته شد. سنگریزش بزرگی رودخانه هراز را در نزدیکی علیآباد مسدود کرد بهنحوی که سدی به بلندی 20 متر و با مخزنی بهطول حدود یک کیلومتر پدید آمد. در بخشهای جنوبی تهران به چند خانه آسیب رسید و تا فیروزکوه نیز چند خانه آسیب دید.
"در شمال نیز در آمل، بابل، قائمشهر و ساری به چند خانه آسیب رسید، زمینلرزه از خراسان و شاهرود تا هشتپر در آذربایجان و در سوی جنوب تا کاشان حس شد".
این استاد دانشگاه با اشاره به احداث میدان زباله عمارت در نزدیکی سد هراز اظهار میدارد که در کمتر از ۵ کیلومتری شمال محل دفن زباله هراز، ۷ شهر استان مازندران واقعاند، از سال ۱۳۶۲ تاکنون در این منطقه دفن زباله صورت میگیرد.
"براساس گزارش سازمان حفاظت محیط زیست در سال ۹۷، مدیر آب منطقهای استان مازندران در سال ۹۰ تعهد محضری داده است که تا 2 سال پیش از آبگیری سد، تمامی زبالههای دفنشده در میدان زباله عمارت به محل دیگری منتقل شود اما این کار تاکنون انجام نشده و محل جایگزین در اختیار شرکت آبفای استان مازندران قرار نگرفته و یا این شرکت پیگیری کافی برای تملک زمین و انتقال زبالهها انجام نداده است.

محدود دفن زباله عمارت در بیش از یکدهه گذشته آب رودخانه هراز را بهصورت مستقیم آلوده میکرد، اکنون با آبگیری این محدوده، آلودگی گسترده در مخزن سد و آب رها شده در پائیندست سد پدید خواهد آمد.
این استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی با هشدار به تبعات نامبارک احداث این سد تاکید دارد که هر نوع رخداد زمینلرزه که با شکست سد و یا وقوع زمینلغزش سبب سرریز کردن آب از بالا و یا از بدنه سد هراز صورت بگیرد، سبب سرایت گسترده آب آلوده در تمام محدوده پائیندست میشود.
"حتی با نبود میدان زباله، وجود گسل شمال البرز و بارگذاری حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب سد، میتواند به لرزهخیزی القایی منجر شود، و چه بسا القا و تسریع در رخداد زمینلرزه شدید با بزرگای بیش از ۶ در اثر جنبایی گسل البرز شمالی رخ دهد".
مشکلات میدان زباله در مخزن سد هراز، یادآور ماجرای سد گتوند در خوزستان است، و با موقعیت خاص زمینشناختی و مشکل در انتخاب محل سد، یادآور سرنوشت سد لار در همین رشته کوههای البرز است. تا دیر نشده باید مسئله سد هراز از روشی علمی حل شود.
اخبار مازندران
انتهای پیام/ 1354