به گزارش آوای خزر، جزیره آشوراده بهعنوان تنها جزیره ایرانی دریای خزر در معرض دستاندازی بزرگ تاریخی قرار گرفته است و متأسفانه این اقدام عجولانه که در نهایت به تغییر کاربری جزیره زیبای آشوراده میانجامد، با تدابیر دولتی در حال شکلگیری است و روند اجرای آن گاهی تند و گاهی کند میشود، این برخوردها نشان از تردید سازمان حفاظت محیط زیست دارد، زیرا از یکسو با علم به اهمیت این زیستگاه طبیعی و شاخص جهانی در فکر صیانت است و از طرفی نیز میخواهد نقش تسخیری انسان بر زمین و استفاده حداکثری از طبیعت را به نمایش بگذارد.
در طرحی که میتوان آن را ناشی از بهخوابزدگی مدیران دستاندرکار در حوزه گردشگری و محیط زیست دانست، تنها ردّ پای سود و منفعت مقطعی به نام انسان نوشته میشود و طبیعت از این میراث ساختگی، هیچ سودی نخواهد برد و کاملاً پیداست که این تصمیمات شتابزده و حرصآلود، مغایر با برنامههای انسان و کره مسکون و ریسک بزرگ سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در محیط زیست است!

عدهای سعی کردند تا این ذخیرهگاه زیستکره را مکانی ناامن، خالی از جانداران و زیستمندان توصیف کنند؛ اینها درست در زمانی بود که زوزه شغالها گوشها را مینواخت و بر انسان تلنگر میزد که اینجا حیات هست! هنوز آن زوزهها را میتوان شنید و حیات آبچلیکها، کشیمها، گلایولها و چنگرها ... را میتوان در استتار طبیعت دید!
چه خواهد آمد بر سر طبیعتی که شب و روز حیات را فریاد میکند و انسان که حتی از ثانیهی دیگر خود آگاه نیست؛ تا کی میخواهد دست بر گُرده خلقتی بگذارد که اگر به روند طبیعی خود ادامه دهد؛ پایانی بر آن نمیتوان تصور کرد!
پناهگاه حیات وحش میانکاله با وسعت 68.8 هزار کیلومتر در مدیریت یکپارچه استان مازندران قرار دارد و جزیره آشوراده بخشی از شهرستان بندر ترکمن در جغرافیای استان گلستان است؛ روزگاری بحث و جدلها بر سر جغرافیا بود و حالا قرار است طبیعت و تاریخ را با سیاست و اقتصاد معاوضه کنند و در این جنگ نابرابر که طبیعت و تاریخ مظلوم واقع شدهاند؛ اما هستند کسانی که نمیگذارند سطحینگریها لشگرکشی کند و طبع لطیف طبیعت را بیازارد تا تاریخ دستکاری شود!
آنها که برای آشوراده خواب دیدهاند و زونبندیهای به ظاهر اصولی را پیش میکشند، آیا به این فکر کردهاند که ظرفیت اکولوژیکی در این جزیره به آنها اجازه نخواهد داد تا طرح گردشگری خود را پیاده کنند؟!

همگان به خوبی میدانند که تنها مسیر دسترسی به جزیره آشوراده از طریق راه آبی است که با قایقهای موتوری و غیر موتوری امکانپذیر است، چند گردشگر قرار است روزانه پا بر این سرزمین بگذارند و آیا مگر میتوان برای گردشگران ظرفیتی را مشخص کرد؟ حتی اگر در خوشبینانهترین حالت، بین 100 تا 300 نفر را هم در نظر بگیریم؛ و برای هر 4 نفر نیز یک قایق پارویی یا موتوری در نظر گرفته شود، باید روزانه بین 25 تا 75 قایق در این منطقه رفت و آمد کنند؛ آنوقت چه بلایی بر سر زیستمندان آشوراده خواهد آمد؟
بهراستی کدام طرح گردشگری در طبیعت را سراغ دارید که پای انسان به آنجا رسیده باشد اما تخریب نشده باشد و یا اصلاً مدیریتی در کار باشد؟! آنهایی که هنوز به القای خالی بودن جزیره آشوراده از زیستمندان میپردازند، همانهایی هستند که بهخوبی میدانند در منطقه «پشت آشور» و «چالاشت» در آشوراده بهدلیل وفور و تنوع غذایی، بهترین زیستگاه و زادآوری پرنده است و خوبتر میدانند که آشوراده به این سبب که قسمتی از پناهگاه حیات وحش میانکاله است؛ تفاوتی با سایر مناطق این پناهگاه که بهشت پرندگان ایران نام دارد؛ ندارد.
اگر نام و یادی از میانکاله و جزیره آشوراده میشود؛ به دلیل گونههای جانوری و گیاهی موجود در آن است و چه نامی خواهد داشت زمانی که حیات جانوری و گیاهی آن مورد تهدید قرار بگیرد؟! زندگی 100 گونه پرنده در تالاب میانکاله و جزیره آشوراده نشانه بارزی از حیات طبیعت در این زیستکره است و هیچ فرد حقیقی و حقوقی نمیتواند زبان به انکار بگشاید.
اکنون چرا باید تعادل اکولوژیک پناهگاه حیات وحش به بهانه یک طرح القایی، سطحی، زودگذر و بدون مبنای علمی را به نام طرح سازگار با محیط زیست، بههم بزنیم و بهراستی چه پاسخی برای آیندگان خواهیم داشت زمانی که با این کار، مناطقی از کشور را در معرض ریزگردهایی قرار خواهیم داد که نهتنها بلای جان محیط زیست میشوند بلکه انسانها را میآزارند و در آن زمان، دیگر نه میتوان تالاب را احیا کرد و نه جزیره را و نه منابع و امکاناتی در این زمینه وجود خواهد داشت.
در حال حاضر که هنوز میانکاله فاقد تأسیسات گردشگری است، هر روزه گردشگران بومی و غیر بومی و توریستها و اکوتوریستها از این پناهگاه بازدید میکنند، در ایام تعطیلات این تعداد به حداقل 5 برابر افزایش مییابد و مدیریت جمعیت سخت میشود، برخیها نیز به بهانه گردشگری به شکار میپردازند، شکارچیان و صیادان غیرمجاز مشکلات همیشگی را برای میانکاله دارند و گاه و بیگاه برای فرار از دست قانون، مأموران را نیز مورد هدف قرار میدهند.

هر ساله حداقل 800 هزار پرنده زمستانگذران و تابستانگذران خود را به تالاب میانکاله و جزیره آشوراده میرسانند، آنها به همراه گونههای بومی باید در امنیت باشند، برخی از پرندگان مانند چکاوک و گلایولها در استتار کامل تخمگذاری میکنند، لذا افرادی که تنها برای گردش و تفریح به پناهگاه قدم میگذارند، بدون آنکه بدانند بر روی تخمهای پرندگان پا گذاشته و آنها را میشکنند.
پرندگان باید روزانه دو بار و هر بار دو ساعت را پَرآرایی کنند تا هم از امراض احتمالی رهایی یابند و هم روحیه بانشاطتری داشته باشند اما در شرایطی که انبوه جمعیت انسانی در زیستگاه پرندگان حاضر و مزاحم آنها باشند، پرندگان از کار خود منصرف میشوند.
سؤالات مهمی اینجاست که چرا در یکدهه گذشته، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و سازمان حفاظت محیط زیست تفاهمنامه مشترکی را برای معرفی جاذبههای منحصربهفرد از حیات جانوری و گیاهی پناهگاه حیات وحش میانکاله و بهطور خاص از جزیره آشوراده، به امضا نرساندند؟! چرا از تهدیدهای پناهگاه حیات وحش میانکاله سخنی به میان نمیآید؟ چرا این دو سازمان از ضرورت صیانت از ذخیرهگاه زیستکره چیزی نمیگویند؟ چرا بیش از آنکه از اهمیت این پناهگاه حیات وحش حرفی زده شود؛ از اهمیت طرحهای گردشگری سخن گفته میشود و زمانی که از این طرح انتقاد شده است؛ آنگاه از اهمیت پناهگاه سخن به میان میآید و از ساخت و سازهای سازگار با محیط زیست؟! کدام طرح و برنامه گردشگری در کشور سازگار با محیط زیست بوده و پای آجر و سیمان و بلوک و آهن در طرحهای گردشگری باز نشده؟ چه تضمینی برای مدیریت روزانه دستکم 500 نفر به جزیره آشوراده بدون ایجاد مزاحمت برای حیات جانوری و گیاهی این ذخیرهگاه وجود دارد؟! چرا از یکسو گفته میشود که تنها 10 درصد از مساحت 680 هکتاری آشوراده قرار است زون گردشگری شود و این در حالی است که نقشهها و طراحیها حکایت از دستاندازی به حدود نیمی از این مساحت را دارد؟!
همه بحثها در حالی است که براساس قانون محیط زیست، هیچ ارگانی حق واگذاری مناطق حفاظتشده را ندارد و اکنون سازمان حفاظت محیط زیست، خود نخستین ناقض این قانون است و میخواهد با آوردن لفظ تغییر کاربری یا واگذاری کاربری آشوراده نشان دهد که منطقه حفاظتشده را واگذار نکرده است، بلکه کاربری را واگذار کرده! اما در هر صورت، هر دو یک معنا را دارند، زیرا آنچه که قرار است تغییر و بر باد داده شود؛ آشوراده است.
در هر حال حاضر دو سازمان حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توپ طرح گردشگری در آشوراده را به سمت یکدیگر پرتاب میکنند و معنای این پاسکاری و بازی قدیمی را دوستداران محیط زیست و سمنهای محیط زیستی میدانند، واضح است که این دو سازمان، تصمیمات خود را گرفتهاند و اگر در جایی نیاز به حمایت باشد، از یکدیگر حمایت میکنند اما مانع بزرگی به نام سازمانهای مردمنهاد زیستمحیطی را در برابر خود دارند که این نهاد میتواند تأثیرات مهم خود را بر تصمیمات دولتیها اعمال کند.
انتهای پیام/
گزارش از :آزاده بابانژاد