آوای خزر: یادداشتی از دکتر طیبه یوسفی، مشاور رئیس و مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مازندران
به مناسبت روز چهارم هفته سلامت با عنوان «فرهنگ، هنر، رسانه و سلامت»
فرهنگ سبک زندگی سالم؛ بنیانی برای سلامت فرد و جامعه
ارتقای فرهنگ سبک زندگی سالم، از جنبههای گوناگون دارای اهمیت است و میتواند تأثیرات عمیقی بر سلامت فردی، اجتماعی، اقتصادی و حتی توسعهای کشور داشته باشد. سبک زندگی سالم نقشی کلیدی در پیشگیری از بیماریهای مزمن جسمی و روانی نظیر بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت، سرطانها و اختلالات تنفسی ایفا میکند.
پیروی از یک سبک زندگی سالم میتواند موجب افزایش سلامت عمومی، کاهش اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی شود. این رویکرد نهتنها امید به زندگی را در نسلهای فعلی افزایش میدهد، بلکه کیفیت عمر را نیز ارتقا میبخشد و ریسک انتقال بیماریها به نسلهای آینده را کاهش میدهد.
از مهمترین پیامدهای این فرهنگسازی میتوان به کاهش بار مراجعه و بستری بیماران در بیمارستانها، کاهش فشار مراقبتی بر خانوادهها، کاهش مصرف دارو و در نتیجه کاهش هزینههای نظام سلامت اشاره کرد. همچنین سبک زندگی سالم زمینهساز افزایش بهرهوری، تقویت مشارکت اجتماعی و پویایی در جامعه است.
افراد سالمتر نهتنها از توان بیشتری برای انجام امور روزمره برخوردارند، بلکه حضور پررنگتری در فعالیتهای اجتماعی دارند. ترویج این سبک از زندگی، الگوهای رفتاری سالم را از سنین کودکی نهادینه میکند و آیندهای سالمتر و با نشاطتر را برای جامعه رقم میزند.
نقش رسانهها در آگاهیبخشی و تغییر نگرشهای سلامتمحور
رسانهها اعم از تلویزیون، رادیو، مطبوعات، خبرگزاریها، اینترنت و شبکههای اجتماعی، نقشی محوری در اطلاعرسانی عمومی درباره مسائل سلامت، بهداشت، پیشگیری، درمان و ترویج سبک زندگی سالم دارند.
این ابزارهای ارتباطی میتوانند با انتشار اخبار، مقالات، مصاحبهها و مستندات، آگاهی عمومی را افزایش دهند و مردم را در اتخاذ تصمیمات آگاهانه درباره سلامت فردی و اجتماعی یاری کنند.
رسانهها از طریق انتقال پیامهای هدفمند و متقاعدکننده، قادرند رفتارهای ناسالم را کاهش داده، نگرشها و باورهای نادرست را اصلاح کرده و سبک زندگی سالم را جایگزین سبکهای غلط کنند. همچنین میتوانند با طرح مسائل بهداشتی در سطح عمومی، توجه مسئولان را به تدوین سیاستهای حمایتی جلب کنند.
هنر؛ زبانی قدرتمند برای ترویج سلامت روانی و اجتماعی
هنر، ابزاری فراتر از سرگرمی است و میتواند نقش مؤثری در ارتقای فرهنگ سلامت ایفا کند. هنر از طریق نمایشگاهها، فیلم، تئاتر، موسیقی و دیگر قالبهای خلاقانه، مفاهیم پیچیده مرتبط با سلامت را به زبان قابل فهم برای عموم مردم منتقل میکند.
با به تصویر کشیدن پیامدهای رفتارهای ناسالم، هنر انگیزهای قوی برای تغییر رفتار ایجاد میکند. همچنین هنردرمانی، به عنوان یکی از رویکردهای علمی در سلامت روان، در کاهش اضطراب، افسردگی، درد و استرس مؤثر بوده و موجب افزایش احساسات مثبت در بیماران میشود.
هنر این توانایی را دارد که بستری برای ابراز احساسات فراهم کرده و به افراد، بهویژه بیماران، کمک کند تا تجربیات خود را بیان کرده و با شرایط بیماری کنار بیایند. این تعامل عاطفی، گامی مؤثر در توانمندسازی بیماران و ارتقای سلامت روانی آنان است.
در مجموع، بهرهگیری هدفمند از ظرفیتهای رسانه و هنر، میتواند بسترساز تحول در فرهنگ سلامت جامعه باشد. این ابزارها با نقشآفرینی هوشمندانه، مسیر تغییرات مثبت در رفتارهای فردی، توسعه آگاهی عمومی، آموزش نسل آینده و توانمندسازی بیماران را هموار کرده و در نهایت، به شکلگیری جامعهای سالمتر، آگاهتر و با کیفیت زندگی بالاتر کمک خواهند کرد.
انتهای پیام/