آوای خزر – آزاده بابانژاد: بعد از ظهر سهشنبه هفتم خردادماه در یک هوای تابستانی و شرجی از مرکز استان به سمت شهر نیکان حرکت کردیم؛ نرسیده به کمربندی نکا خانههایی در بالادست جاده مقصد را به ما نشان میدهد.
مقصد، مسکن مهر نکاست. پروژهای به یادگار از دولت بهار، دولتی که تلاش کرد تا خانههای قشر متوسط و ضعیف جامعه را تامین کند و قاطبه آنهایی که متقاضی مسکن مهر در سراسر کشور بودند؛ از بابت داشتن سقفی متعلق به خود خرسندند.
تابلوی بزرگی در یک قطعه زمین که میشود گفت در مرکز این مجموعه مسکونی قرار دارد، نگاهها را بهخود جلب میکرد؛ روی آن نوشته شده بود، آغاز عملیات اجرایی بیش از ۵۰۰ واحد مسکونی در شهرستان نکا، طرح نهضت ملی مسکن.
عبدالرضا بابایی فرماندار نکا میگوید: تعهد این شهرستان برای ساخت مسکن طی چهار سال، ۴ هزار واحد است. تامین زمین در نکا سخت است و جهت تحقق تعهدات، کار سنگینی را در حوزه مسکن ملی پیش رو داریم.

طبق برنامه، قرار شد که سید محمود حسینیپور استاندار مازندران، ساعت ۱۷ وارد مسکن مهر نکا شود. جایی که چندیست نامش را به شهرک شهید سلیمانی تغییر دادهاند. خانه آرزوهای مردمانی که از اجارهنشینی و رهن خسته شده بودند و با اندک سرمایهای که داشتند، سر پناهی امن به دست آوردند.
در مسکن مهر نکا حضور اقشار مختلف را میبینیم، مردان، زنان و کودکانی با اختلافات فرهنگی محرز. در ۲۵ هکتار از این مجموعه، اکنون ۱ هزار و ۴۶۰ واحد مسکونی ساخته شده است با قریب به ۳ هزار جمعیت ساکن. مدیر آب و فاضلاب میگوید: ۱ هزار و ۴۰۰ مشترک آب در این شهرک داریم.
خطهای ممتد در کوچههای شهرک، توجه هر بینندهای را جلب میکند، یکی خبر آورد که استاندار مازندران با تأخیر به مراسم میرسد. حالا من یکساعتی و شاید هم بیشتر برای بازدید میدانی از نوع خبرنگاری زمان داشتم.
امتداد خطوط ممتد در کف آسفالت، خبر از یک بحران زیستمحیطی میداد. تمامی فاضلابها به بیرون رها شدهاند. هیچ واحدی نیست که از این مشکل در امان باشد. تمامی ساختمانها یک لولهکشی برای عبور فاضلاب و رهاشدن به سمت بیرون دارند.
بچهها از بوی تعفن فاضلاب به ستوه آمدند، "میکائیل" و "احمد" و "محمد"، "فاطمه" و "محدثه" و "زهرا"، بچههایی بودند که برایم از وضعیت فاضلاب گفتند و بوی بد ناشی از آن که اینروزهای گرم، بیشتر آزارشان میدهد.
میکائیل خیلی خوب صحبت میکرد، به پدرش گفتم: "برای خودش یکپا شهردار است"، بچهها حرفهای قشنگی داشتند، آنها بیتکلف حرف میزدند، پاک هستند و آرزوهای کوچکشان شنیدنی است.
یکی میگفت: در روستای ما سالن ورزشی دارد، اما اینجا ندارد، ما استخر و پارک و شهر بازی میخواهیم.
دیگری میگفت: یک زمین چمن داریم، اما آنقدر در آن سنگ و شیشه و بتون، و زبالههای تیز و خطرناک هست که نمیتوانیم بازی کنیم؛ اگر بازی کنیم زخمی میشویم و باید کتک هم بخوریم!
آنها میپرسیدند: "خاله! چرا میخواهند باز هم خانه بسازند، اینهمه خانه اینجا داریم. نگاه کن! اینجا، آنجا! چرا پارک و سالن ورزشی نمیزنند"؟

یکی میگفت: "مسکن مهر امنیت ندارد. نگهبان هم نداریم. دور تا دورش باز است. هر روز دزدی میشود و اینکه خیلی نگران دوچرخهاش است".
خواستم از آنها عکس بیندازم، اما میگفتند: "پدرانمان را از کار اخراج میکنند"؛ و من به دوراندیشی این بچهها ایمان آوردم! آنها معنای بد و بدتر را خیلی خوب میفهمند.
کمی از هیاهوی بچهها در ضلع غربی شهرک کم شد، به سمتی دیگر رفتم. "محمد" با دوچرخهاش از سوپر مارکت میآمد، یخمک در هوای گرم یکی از خوراکیهای دوستداشتنی بچههاست که هنوز از مد نیفتاده است؛ همچنان که شیرینی یخمک را مزهمزه میکرد از او پرسیدم که خانهاش در کدام بلوک است و آیا از بابت مدرسه و فضایی که در آن است رضایت دارد یا خیر. خانهاش را نشان دادم، لبخند رضایتی زد و گفت: میخواهم یک دوچرخهفروشی اینجا باشد. باشگاه ورزشی و استخر داشته باشیم، مسوولین میآیند و قول میدهند. ۶ سالی که اینجا هستم، خبری از پارک و باشگاه ورزشی نیست.

هنوز خبری از حضور استاندار مازندران نبود. به سمت جنوب شهرک رفتم. نگاهی به مشاور املاکها انداختم. تعدادشان قابل توجه بود. در یک مسیر کوتاه که به دویست متر هم نمیرسید؛ ۷ مشاور املاک به چشم میخورد. در آن هوای داغ و شرجی، بستهبودن دربهای این واحدها عجیب نبود. چند شماره را از روی شیشهها برداشتم و امروز نهم تیرماه با آنها تماس گرفتم؛ میگفتند: خانهای برای فروش نداریم، اما برای رهن و اجاره، بسیار است.
۲۰ میلیون پول پیش و یک و نیم میلیون اجاره، ۳۰ و ۴۰ میلیون پول پیش و یک میلیون اجاره، قیمت رهن کامل نیز از ۵۰ تا ۸۰ میلیون تومان بود. قیمتها بسته به استقرار واحدها، منظره و سال ساخت، تفاوت داشت. مبلغ خانهای که در ضلع شرقی اجاره یا رهن میکردی با همان اوصاف در ضلع غربی متفاوت بود.
صدای چند خانم مرا به سمت آنها کشاند. از فاضلاب و عدم رسیدگی به وضعیت بهداشتی شهرک گلایه داشتند. بلدوزر را به من نشان میدادند که آمده است تا زبالهها را بردارد و حرفشان این بود که چرا فقط با آمدن استاندار و وزیر و مسوول بالادستی، تکانی به خودشان میدهند و میخواهند همه چیز را "قشنگ" جلوه بدهند. اگر میتوانند کار انجام بدهند، چرا روزهای دیگر نمیآیند؟

خانمها از نداشتن آسانسور در ساختمانها گفتند؛ و گفتند که پول آسانسور را پرداخت کردیم، اما نصب نکردند. آنها این را هم اضافه کردند که برخی بلوکها آسانسور دارند.
کمی آنسوتر یکی از مسوولان را دیدم. مشخص شد که هنوز تعداد زیادی از ساختمانها پروانه ساختمان ندارند. یکی از مسوولان شهرک میگفت: از هر خانوار ۶۰ هزار تومان دریافت کردند تا برای آنها جداگانه سند بزنند. ساختمانها، اما حتی پایان کار هم نگرفتند!
این سخنان، مسئله را پیچیدهتر کرد، نواقص فنی به ویژه سیستم معیوب فاضلاب که بماند، از خودم میپرسم آخر براساس کدام قانون باید چنین وضعی حاکم باشد... پایان کار هم نگرفتند و آنوقت سالهاست مردم در این واحدها ساکناند. پول آسانسور را که گرفتهاند، چرا نصب نشده است؛ و بدتر اینکه دستگاه قضایی حتی در موضوع آسانسور گفته است که اگر در این زمینه رأی هم صادر کند، شاید با آنچه پیمانکار قرارداد داشته، حکم نهایی به نفع مردم نباشد! نگاهم به آن پیرزنی است که باید اینروزها جراحی کند و در طبقه چهارم نشسته است، خودش که میگوید: "جراحی نکند بهتر است".
دیگر شهروند مسکن مهر نکا، از آسفالت نشدن کوچهاش شاکی بود. در کوچهی توحید ۱۰ ساکن است، میگوید" هزینه آسفالت را سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ پرداخت کردیم، اما هنوز آسفالت نکردند، با اندک بارانی که میبارد؛ داخل کوچه پر از آب میشود، هر جا نامه زدیم جوابگو نیستند. از روشنایی کوچه هم خبری نیست.
تماس تلفنی یکی از مسوولان حاضر در مراسم با مدیرعامل آب و فاضلاب مازندران هم ابهامات جدیدتری را رو کرد! پای اصرارهای مردم و گلایهمندی از اوضاع اسفبار زیستمحیطی در شهرک سلیمانی نکا نیاز بر برقراری این تماس را مضاعف کرد.
گفته شده که "زیرساخت اولیه برای مسکن مهر نکا "سپتیک" بوده و حالا که دیدند جواب نمیدهد رو آوردند به تصفیهخانه فاضلاب؛ و اینکه اصلاً از روز اول زیرساخت سیستم فاضلاب برای این مجموعه را اشتباه انجام دادند. البته حالا با مسائل پیشآمده، ظاهراً نقشه و طراحی انجام شده و مانده است که سازمان مدیریت و برنامهریزی مازندران پای کار بیاید تا اقدامی صورت بگیرد".
بد نیست بازگشتی به سال ۱۳۸۵ داشته باشیم و به یاد بیاوریم زمان استانداری آقای ابوطالب شفقت را که در برابر هشدار محیط زیست مبنی بر پاسخگو نبودن سیستم سپتیک در مسکن مهر نکا و پروژههایی نظیر آن در مازندران، موضعگیری کرد و حتی در پی توضیحات زیستمحیطی علیاکبر یداللهی معاون فنی ادارهکل محیط زیست مازندران، دستور داد که او از جلسه بیرون برود! توجیه شفقت این بود که مردم مسکن ندارند و شما داری از فاضلاب حرف میزنی؟!
حالا پس از ۱۵ سال که بوی مشمئزکننده و نتیجهی مدیریت ناکارآمد از فاضلابهای مسکن مهر نکا بیرون زده است! و خانهها رو به فرسودگی میروند، و چند دولت جابجا شده است، باید طرحی نو دراندازند که به اندازه هزینه تمام ساخت و سازهایی که شده است، تمام میشود.
صدای بوق چند ماشین جلب توجه میکرد؛ استاندار مازندران با ساعتی تأخیر به مراسم رسید. گویی در یکی از برنامههای شهرستان میاندورود هم با تأخیر حاضر شد و پیش از آن هم در برنامه دیگری بود، نیمهی پر لیوان را هم اگر ببینم؛ یعنی برای دو برنامه نیمساعت تأخیر را هم در نظر بگیرم. زمان مناسبی برای ورودش به مسکن مهر نکا بوده است!
بالاخره کلنگ مسکن ملی با تبریک و صلوات بر زمین نشست. گر چه نگاهی به فعالیت ۵ استاندار قبلی در دو دولت متفاوت و متضاد! گرهی از مشکلات مردم باز نمیکند، اما تجربهای است برای همین ۵۰۰ واحد مسکونی که روز هفتم تیرماه با حضور استاندار جدید مازندران عملیات اجرایی آن در مسکن مهر آغاز شده است.

این رخداد، تجربهای است برای ساخت ۵۳ هزار واحد مسکن در قالب طرح نهضت ملی مسکن در مازندران، و شاید اگر دولت، تبصره و مادهای برای استانداران و فرمانداران در تحقق تعهدات مسکن ملی بگذارد، کمتر شاهد چنین مشکلاتی خواهیم بود.
تبصره و مادهای که کیفیت فدای کمیت نشود، همان چیزی که استاندار مازندران نیز در این مراسم بر آن تاکید داشت؛ آنگاه نمایندگان عالی دولت در استانها و شهرستانها به پاس مدیریت در ساخت خانههایی مقاوم و استاندارد تشویق شوند نه فقط از بابت تعداد خانههایی که سر به فلک کشیدهاند نظیر آنچه در مسکن مهر نکا میبینیم.
در خلال این مراسم، بیش از آنکه حواسم به گفتهها و حرکات مسوولان باشد، به نگاهها و رفتارهای اهالی شهرک شهید سلیمانی توجه داشتم و به صحبتهای آنها، مردمانی که وقتی میدیدند اجارهنشینی و اسبابکشی دیگر توانی برای آنها نگذاشته، از پیمانکاران توقع داشتند که به کارشان سرعت بدهند و حتی میگفتند؛ هر طوری میشود زودتر ساخته بشود تا آنها به خانهی خودشان بروند.
همین اصرارها و نیازی که از سوی متقاضیان مسکن بود؛ طمع برخی پیمانکاران را بالا برد تا با ساخت غیرفنی و غیراصولی واحدها، تنها به این بخش از گفته مردم دقت کنند که "هر طوری هست، زودتر تحویل بدهید".

اکنون مسکن مهر نکا مانده است با مشکلاتی که در نزدیکی بحران قرار دارند و اگر حل نشود به فاجعه اجتماعی و زیستمحیطی تبدیل میشود. هر سوی این شهرک را که مینگری نمیتوانی خودت را قانع کنی که بتوانی روزی روزگاری در آن زندگی کنی؛ و شاید اگر همین دلخوشی ساکنان اصلی به داشتن یک سرپناه نبود، آنها دیگر هیچ امیدی به ماندن در آن نداشتند.
فضای سبز اصلا چشمنواز نیست. خستهکننده و روی اعصاب است. فاضلاب از کنار و گوشهی شهرک بیرون زده است. همه چیز میتواند بهتر باشد. میتواند سالن ورزشی و پارک و شهر بازی داشته باشد. میتواند سیستم تصفیه فاضلاب داشته باشد. اینها توقعات مردم نیست؛ زیرساختهایی است که حاکمیت باید برای رفاه مردم تامین کند.

به حرفهای زنان، مردان و کودکان شهرک شهید سلیمانی میاندیشم؛ خوشحالند که در خانه استیجاری نیستند، خوشحالند که در شهرک مدرسه و فروشگاه هر چند کوچک دارد. فاصله آنها تا مرکز شهر زیاد نیست. رویاهای کودکانهشان تا داشتن یک استخر و پارک و زمین ورزشی است.... و مادران و پدرانی که از ناامنی در شهرک میگویند. آنها از رفت و آمد افرادی متمول هم میگویند که اینجا خانهی دوم و شاید چندم آنهاست و شرم دارند از اینکه بگویند روزانه افراد ناشناس وارد شهرک میشوند که ساعاتی در واحدها میمانند و بعد میروند!
"محمد لطفی" یکی از مدیران این مجموعه است. او از وضعیت اهالی شهرک به همین بسنده کرد که "این روزها فصل کار در مزارع است، صبحها اگر گذرت به مسکن مهر نکا خورد؛ میبینی که هر روز ۱۴ مینیبوس کارگر از اینجا به سمت مزارع کشاورزی میروند".
آغاز عملیات اجرایی ۵۰۰ احد مسکن ملی در شهرک شهید سلیمانی نکا هم جای خرسندی دارد و هم جای هشدار، خرسندی از اینکه ۵۰۰ شهروند نکا از مستاجری نجات پیدا میکنند و هشدار از اینکه اگر احداث تصفیهخانه فاضلاب برای شهرک در اولویت نباشد، باید منتظر یک فاجعه زیستمحیطی در این مجموعه مسکونی باشیم. هشداری که ۱۵ سال پیش محیط زیست استان مازندران آن را اعلام کرده بود، اما مورد توجه قرار نگرفت؛ و امروز اگر به آن توجه نشود، نیازی به گذر ۱۵ سال نیست بلکه به یکماه هم نمیکشد؟!
انتهای پیام/۱۰۰۱/آزاده بابانژاد