یادداشت/ اختصاصی آوای خزر
پایتخت 6 ماکارونی شوری که ته دیگش هم سوخت
ذوق دیدن سریال پایتخت 6 با فقر محتوا و حمله به فرهنگ بومی مازندرانی بسان کودک علاقمند به ماکارونی است که از صبح تا ظهر برای خوردن آن نقشه میکشد اما در نهایت با غذای شور ته دیگ سوخته مواجه میشود.

به گزارش آوای خزر، سریال پایتخت 6 با وجود مخالفتهای که در بدنه فرهنگی استان و کشور دوباره روی آنتن رفت.
منتسب کردن برخی از رفتارهای نادرست به مازندرانیها و بزرگ نمایی برخی از رفتارهای کوچه و خیابانی عامیانه به نام مردم این استان از ضعفهای جدی این سریال در قسمت ششم بود.
بماند که به دلیل فوت نویسنده اصلی این سریال از فقر محتوایی هم رنج میبرد و دیالوگهای نوشته شده در قد و قواره قسمت های قبلی این سریال نبوده است،منتسب کردن برخی از آداب و رسومی که اصلا در مازندران منسوخ نبوده شبیه دمپخت شوری است که ته دیگه شم سوخت!
نقد به سریال پایتخت این بار نه توسط کارشناسان بلکه در عامه مردم همراه بوده است.
نقدهای کارشناسی در ارتباط با این سریال در سنوات گذشته مطرح میشده است و مردم به دلیل نداشتن برنامه مناسب در دیگر شبکهها علاوه بر نقدی که داشتند چندان بی رقبت به تداوم ساخت این سریال نبودند و حتی در شبکه های اجتماعی به صورت جسته و گریخته از این سریال حمایت می کردند اما این بار نوع نگاه و نظر مردم نسبت به این سریال به دلیل نداشتن محتوا و عدم پیگیری موضوع خاصی و حمله به آداب و رسوم اصلی مازندران با چاشنی دروغ نظرات مردمی را نسبت به این سریال تغییر داده است.
اوج فضاحت در ساخت این سریال بر میگردد به سفر بحث برانگیز نقی از سفر حج که به جای برگزاری مراسم ولیمه دهی معمولی همراه با رقص و آواز همراه شد که در هیچ جای مازندران برگزاری این مراسم سراغ نداریم.
این بخش از سریال به صورت جدی مورد نقد و نظر حتی طرفداران پر و پا قرص این سریال در مازندران قرار گرفته است.
البته در برخی از قسمتهای سریال به دلیل شوخ طبعی بعضی از بازیگران تا حدودی خنده بر لب بینندگان نشست اما نتوانست آن طور که باید و شاید خواستههای کسانی که چشم انتظار پخش این سریال به دلیل عدم پختگی در متن و محتوا برآورده کند.
دیالوگها و رفتارهای بهتاش فریبا نه تنها جالب نبود حتی در برخی از موارد بدآموزی در بین نسل نوجوان را به همراه داشته و در برخی موارد هم تربیت خانوادههای مازندرانی را زیر سئوال میبرد.
حضور بهبود بنا بر تبلیغاتی که از قبل انجام شده بود و میتوانست برگ برنده این سریال باشد اما چنگی به دل نزد حتی در نحوه غیب کردن پنج ساله بهبود و بازگشت مجددش به صحنه نوعی دست پاچگی دیده می شد،عجله کارگردان و نویسنده در صحنه سازی برای ورود مجدد بهبود به خوبی مشهود است.
بازگشت بهبود هم چنگی به دل نزد و نتوانست اسباب خنده بینندگان را فراهم کند و حتی تا حدودی زیادی از ارزشهای کاری این سریال هم کاسته است.
احترام به بزرگتر در خانوادههای مازندرانی اصل اساسی است که در این سریال اصلا اشاره به آن نشده است، مازندرانیهای احترام خاصی برای دایی قائل هستند اما در این سریال نه تنها به دائی حتی به بزرگترهای فامیل جسارت شده است.
وقتی سریالی قرار است نماد یک استان باشد باید حساسیتهای فرهنگی آن استان در ساخت سریال رعایت شود اما نقی معمولی و ایل طایفهاش یک تنه به جنگ با فرهنگ بومی مازندران آمدند.
مطالب ظنز گونه سریال نباید به نام کل مردم آن خطه تمام شود و بعدا به عنوان نماد یک استان ثبت و ضبط شود.
در ساخت سریالهای ظنز باید حساسیتهای بومی و منطقهای را مورد توجه قرار داد و اگر قراری هم نقد اجتماعی به صورت ظنز منتشر شود تنها به یک شخص محدود شود نه دربرگیرنده کل قوم و قبلیه که این موضوع در سریال پایتخت رعایت نشده است.
دستپخت تولید کنندگان سریال پایختت به حدی شور شد که علی عسکری به دلیل پخش قسمتهای از این سریال دستور پیگیری و برخورد با معمولا سازندگان این سریال را داده است.
رئیس سازمان صدا و سیما به سید مرتضی میرباقری از مسئولان ارشد رسانه ملی دستور داده تا حواشی قسمت یکی مانده به آخر فصل ششم سریال پایتخت را بررسی کرده و اگر کوتاهی صورت گرفته، با عوامل خاطی برخورد شود. غیر از مسئولان امر رئیس سازمان صدا و سیما هم پاسخگو نگرانی های فرهنگی به وجود آمده در کشور بابت پخش این سریال باشد یا اینکه به دلیل مشکلات اقتصادی که در کشور وجود دارد با توجه به درآمد میلیاردی که بابت ساخت آن نصیب شبکه یک و مجموعه رسانه ملی شده ترجیح می دهد که سکوت اختیار کند و به فکر خرج کرد درآمد کسب شده باشد.....
بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/1000