آوای خزر - یادداشت - دکتر اسلام بابانژاد: به نام آنکه جان را فکرت آموخت.
شب گذشته در اورژانس بیمارستانی که به عنوان سانتر بیماران کرونائی شرق استان مازندران ارائه خدمت میدهد شیفت بودم. البته فکر کنم این تنها بیمارستان در سطح کشور است که تنها به بیماران کرونایی اختصاص یافت. بگذریم از بیمارانی که با چه هراس و رعب وحشتی به این مرکز مراجعه میکنند و نیز بنا ندارم از خطرات و ریسک کار همکاران در یک چنین فضایی سخن به میان آورم، اما یک موضوع بسیار مهم توجه مرا به خود جلب کرد که بیانش خالی از لطف نیست.
پاسی از شب گذشته بود، اورژانس تقریباً خلوت شده بود فرصتی به دست آوردم رفتم استیشن پرستاری نشستم سرگرم خواندن مطالب در فضاهای مجازی بودم و راست و دروغ ها را میخواندم.
ساعت دیواری روبرویم سه و بیست و دو دقیقه بامداد را نشان میداد، چشمم به نامه ای خورد که ظاهراً با امضای یکی از مسئولین محترم وزارت صادر شده بود. باورم نمیشد که نامه از طرف یکی از مسئولین ارشد وزارتی باشد. با خود فکر کردم فضای مجازی هست و شایعهپراکنی و خبرسازی و عضوگیری بیشتر و افزایش فالوورها و گلآلود کردن فضا و سیاهنمایی و...
در سایتهای خبری سرچ یا همان جستجو کردم متاسفانه نگارش این نامه صحت داشت.!!!
مضمون نامه اینگونه بود که، جهت گرامیداشت روز پرستار و پاسداشت زحمات این قشر ایثارگر و..، از 26 آذر لغایت 2دی ماه به عنوان هفته پرستار نامگذاری گردید. اگر چه به چرایی این اقدام(انتخاب روزهای مورد اشاره) پی نبردم ولی گفتم خوب دست مریزاد.

و اما نکته مهمتر اینکه، در راستای حمایت و همدلی با مدافعان سلامت و قدردانی از پرستاران و مدافعان سلامت این مرز و بوم، تقاضا کردند در تاریخ 29/9/99 راس ساعت 20 در اقدامی نمادین سوت قطارها و کشتیها و زنگ کارخانجات و صنایع بهصدا درآید.!!!
همچنین استدعا داشتند شعار این هفته با عنوان « نبض سلامت جامعه، ضربان قلب پرستار » (که البته به مفهوم بلند این شعار هم پی نبردم)، بر برج آزادی و میلاد پایتخت نقش بسته و با نورافشانی میادین شهرها از زحمات این قشر فداکار تجلیل گردد.
نمی دانستم با خواندن این نامه یا طنزواره و این همه توجه مسئولین امر به این قشر خدوم، شاد باشم یا غمگین، امیدوار گردم یا نا امید، اشک شوق بریزم یا خون گریه کنم ....
خواستم خانم پرستاری که کمی آنطرفتر نشسته بود را در این غم یا شادی با خود همراه سازم و با خواندن این طنز کمی خواب از سرمان بپرد. به طرفش رفتم که نامه را از روی صفحه موبایل به ایشان نشان دهم. دیدم چشم به گوشیاش دوخته و اشک بر گونهاش جاریست.!! گفتم چی شد مشکلی پیش آمد؟ گوشیاش جلویم گرفت و پیامهای دختر کوچکش را برایم خواند.
- مادر چرا بیداری هنوز؟ مامانی خوابم نمیبره. چرا مادر؟ مامانی دوست دارم بغلت بخوابم. مامان باشه بخواب صبح میایم بغلت میکنم، مامانی پس من هم صبح با شما میخوابم... مامانی اصلا برای چی پرستار شدی؟؟!! و....
خیلی متاثر شدم، بغض گلویم را میفشرد، یکسو نامه مسئول از وزارتخانه ، یک سو سخنان نیمه شب دختر 7 سالهی پرستار زحمتکش و دیگر سو اشکهای مادرانه پرستار ایثارگر اورژانس مرکز کرونا که اتفاقاً همسرش هم لکوموتیوران بوده همین الان در حال راندن قطار مسیر تهران _زاهدان است.
...چیزی برای گفتن نداشتم بجز لحظاتی سکوت در آن ساعات بامدادی. بعد چند لحظه سکوت و تأمل شروع به صحبت کردم تا خانم پرستار گرامی را از این فضا خارج کنم دیگر پرسنل بخش هم جمع شدند نامه را خواندیم و کمی مثلاً خندیدیم و....
اما اینک که از شیف یک شب کاری دیگر فارغ شدم و کمی هم به استراحت پرداختم، نکاتی را به عرض این مسئول و دیگر مسئولین محترم میرسانم:
آقای مسئول و آقایان مسئولین محترم! پرستار، پزشک و اساساً کادر زحمتکش درمان، خدمت به همنوعان را هم وظیفه خود میداند و هم به این وظیفه افتخار میکند و بر همین اساس عاشقانه و آگاهانه از اینکه زندگی خود را وقف خدمت به همنوعان نموده و تسلی بخش آلام دردمندان بوده، خدای کریم را شاکر و سپاسگزار هستند.
آقای مسئول و آقایان مسئولین! از اینکه هفته ای را به نام مبارک پرستار مزین کردید ممنون و دست مریزاد. مطمئن باشید چشمداشتی جهت نامگذاری یک روز، هفته، ماه و یا حتی تمامی ایام سال به نام ایشان را ندارند زیرا آنان به وظایف خطیر خود در تمامی ساعات شبانهروز در طول سال واقفند و خدا رو شکر مردم هم قدردان این زحمات هستند.
کادر درمان از زحمات و خدمات شبانهروزی پرسنل شریف لکوموتورانی، ناخدایان و کادر کشتیرانی دریادل، کارگران شریف کارخانجات و صنایع که در این ایام کرونایی همچنان با قدرت و تلاش شبانهروزی چرخ اقتصاد کشور را پویا و در گردش نگه میدارند تشکر و از همدلی و همراهی این عزیزان تقدیر میکنیم لیکن آقای مسئول و آقایان مسئولین محترم! مشکلات کادر درمان و پرستاران با سوت و بوق و زنگ حل نمیشود و صدالبته نورافشانی و چراغانی هم دردی از این قشر ایثارگر دوا نمیکند.
معمولاً اقدامات نمادین اینگونه(سوت قطار، بوق کشتی، سوت کارخانه، ناقوس کلیسا، زنگ مدارس) را به دنبال اتفاقات بزرگ و خبرهای خوشایند و مسرت بخش انجام میدهند.
لذا از مسئولین محترم انتظار میرود به پاس زحمت این قشر ایثارگر که فراتر از توانشان تلاش و جانفشانی میکنند اقداماتی متناسب، خوشایند و درخور شأ ن این قشر خدوم انجام دهند، سوت را خودمان میزنیم..!!
- توجه به معیشت این عزیزان امری لازم و ضروریست
- کاهشساعات کار بر مبنای سوابق و سنوات خدمتی
- تصویب مشاغل درمانی به عنوان مشاغل سخت و زیانآور(پرستاری در همه دنیا جزو مشاغل سخت و زیانآور است)
- جذب نیروی پرستار، بهیار و کمکبهیار براساس شاخصهای وزارت
- متناسبسازی حقوق و دستمزد کادر درمان
- اجرای برنامه تعرفهگذاری خدمات پرستاری
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
دکتر اسلام بابانژاد - پزشک اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) بهشهر
28/9/99
انتهای پیام/1001